آیه تطهیر قرآن
آیهای که به نام آیة تطهیر نامیده میشود، بخشی از آیه 33 سوره احزاب، و از مهمترین آیاتی است که دربارة اهل بیت پیامبر نازل شده است. در قرآن کریم این تنها آیهای است که در آن، از پیامبر و فرزندان آن حضرت، با عنوان «اهل البیت» یاد شده است. علت نامیده شدن آیه به این نام، آن است که خداوند با به کار بردن واژة «تطهیر» از اراده خود نسبت به پاک نگاهداشتن اهل بیت سخن به میان آورده است. از دیدگاه مفسران، «اهل بیت» کلمهای ستایش آمیز است (طوسی، 8: 340؛ / طبرسی، 1372ش، 8: 560؛ / قرطبی، 1364ش، 14: 182؛ / نیشابوری، 1416ق، 5: 460)؛ زیرا هر کس مصداق آن باشد عضویت او در بیت رسالت تثبیت شده و عصمت او اثبات خواهد شد.
شهرت نزول آیه درباره اهل بیت به حدی است که برخی از دانشمندان گفتهاند اصطلاح «اهل البیت» هر گاه به صورت مطلق به کار رود، مقصود خاندان پیامبر (راغب اصفهانی، 1412ق، 151) یا آل پیامبر که از بنیهاشماند میباشد.
اصطلاح اهل البیت علاوه بر آیة تطهیر، در آیه 73 سوره هود دربارة حضرت ابراهیم و خانواده ایشان؛ و در آیه 12 سوره قصص بدون الف و لام به صورت «اهل بیت» دربارة پدر و مادر حضرت موسی به کار رفته است.
دسته بندی تألیفات حول بحث
اهمیت آیة تطهیر، موجب شده است تا آثار فراوانی درباره آن تألیف گردد. این آثار را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
/ دستة نخست، تفاسیر روایی است که روایات شأن نزول را در ذیل آیه ذکر کردهاند؛ آثاری مانند: تفسیر حبری، از حسین بن حکم حِبَری کوفی (م 286ق)، تفسیر فرات کوفی، از فرات بن ابراهیم کوفی (م 307ق)، و تفسیر قمی، از علی بن ابراهیم قمی (م 307ق) جزء این دسته محسوب میشود.
/ دسته دوم، آثاری است که در آن، أهم آیات مربوط به اهل بیت و از جمله آیة تطهیر جمعآوری، و مورد بررسی قرار گرفته است، کتابهایی مانند: ما نزل من القرآن فی اهل البیت، ابنجحّام (م 332 ه.ق)؛ الآیات الباهرة فی العترة الطاهره، سید مرتضی (م 436 ه.ق)؛ شواهد التنزیل، از حاکم حسکانی (م 506 ه.ق) (ر.ک: 2: 116ـ 140)؛ خصائص الوحی المبین، ابنبطریق (م 600ق)، مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب (م 588 ه.ق)، نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی (م 726 ه.ق) ، احقاق الحق، شوشتری (م 1019 ه.ق)، و نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار فی مناقب الائمة الاطهار، بخش آیات، حسینی میلانی، جزء این دسته به شمار میآید
/ دسته سوم، تک نگاشتههایی است که اختصاص به آیة تطهیر دارد، مانند: السحاب المطیر فی تفسیر آیة التطهیر، نورالدین شریف حسینی مرعشی (م 1019 ه.ق)؛ تطهیر التطهیر، محمد بن حسن فاضل هندی (م 1135 ه.ق)؛ آیة التطهیر …، محمد فاضل لنکرانی و شهابالدین اشراقی؛ آیة التطهیر، سیدعلی حسینی میلانی؛ آیة التطهیر، محمدمهدی آصفی؛ آیة التطهیر فی احادیث الفریقین، سیدعلی موحد ابطحی؛ اهل البیت فی آیة التطهیر، سیدجعفر مرتضی عاملی؛
معناشناسی الفاظ آیه
/ «انّما»، کلمهای است مرکب از دو حرف «إنّ» و «ما». لغتشناسان میگویند اگر بر حرف «إنّ» «ما» افزوده شود، معنای آن حصر و اختصاص بوده، مفهومی که پس از «انّما» قرار میگیرد اثبات شده، و غیر آن، نفی میشود مفسران کلمة «انّما» را در آیه به معنای حصر و اختصاص دانسته (طوسی، 8 : 340؛ / طبرسی، 1372 ه.ش، 8 : 560 ؛ / طباطبائی، 1417ق، 16: 309)، معنای حصر در آیة موردنظر آن است که خداوند اراده کرده رجس و پلیدی را فقط از اهل بیت دور ساخته و آنان را پاک نگهدارد (طباطبائی، 1417 ه.ق، 16: 309).
/ «یرید» فعل مضارع، به معنای طلبِ همراه با اختیار و انتخاب، و مفید استمرار است و نشان میدهد ارادة خداوند به پاک نگاهداشتن اهل بیت مستمر و دائمی است.
/ «رجس» را لغتشناسان به معنای شیء پلید، عذاب، وسوسة شیطان، شرک، نجس، حرام، کار قبیح و پلید، لعنت، کفر و هر کار تنفر آمیز معنا کردهاند. واژة رجس در قرآن کریم نیز ده بار به کار رفته است. مفسران واژة رجس را به تناسب کاربرد آن در آیات مختلف، به معانی متعددی استعمال کردهاند.
/ «اهل»، اهلِ مرد، به معنای همسر، و خویشاوندان نزدیک وی، یا اهل مرد کسانی هستند که خویشاوندی، یا دین یا خانه و یا شهر آنان را گردهم آورده است، اهل مرد در اصل کسانیاند که در یک خانه زندگی میکنند کلمة اهل، به پیروان شخص نیز اطلاق شده، و امت هر پیامبری اهل وی به شمار میآیند. سخن پیامبر دربارة سلمان «سلمان منّا اهل البیت» نیز از همین باب است؛ زیرا دوستداران هر کس، اهل وی به شمار میآیند. برخی آیات قرآن استفاده میشود در اثبات اهل بودنِ یک فرد، صرف خویشاوندی و زیستن در یک خانه کفایت نمیکند، بلکه اهلیت و شایستگی، و سنخیت روحی و معنوی با صاحب بیت نیز شرط است. و دقیقاً به همین خاطر است که خداوند پسر نوح (هود، 46) را با آنکه عضو خانوادة این پیامبر است اهل نوح نمیداند.
/ «بیت»، جایگاهی است که انسان شب را در آن به سر میبرد. و بیت را از آن جهت بیت نامیدهاند که انسان شب را در آن میماند. و «اهل البیت» اصطلاحی ترکیب یافته از دو کلمة «اهل» و «بیت» است. «اهل البیت» گرچه در لغت و در عرف قرآن، بر همة کسانی که با صاحب بیت ارتباط دارند، و از نظر عرف، اهل آن خانه محسوب میشوند، از جمله همسر انسان، اطلاق میشود؛ چنان که بر همسر حضرت ابراهیم اطلاق شده است (هود، 73)، اما «اهل البیت» در آیة تطهیر، به دلالت روایات متواتر پیامبر، و دلایلی که در متن آیة تطهیر وجود دارد، معنای لغوی و عرفی آن مراد نبوده، بلکه مقصود، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین میباشند.
/ «تطهیر»، به معنای پاک کردن و پاک نگاهداشتن است و در آیة تطهیر به دلیل اینکه پیامبر مشمول آیه، و جزء اهل بیت میباشد و آن بزرگوار معصوم بوده و در زندگی ایشان گناهی وجود نداشته تا خداوند بخواهد با نزول آیة تطهیر آن را بردارد، و اهل بیت: نیز از حکم یکسانی برخوردار میباشند، واژة «تطهیر» به معنای پاک نگاهداشتن است. و مانند سخن خداوند دربارة حضرت مریم: …یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ…(آل عمران / آیه 42)، که واژة «طَهّرکِ» به معنای پاک نگاهداشتن مریم از جمیع گناهان و آلودگیها است؛ زیرا دلیلی وجود ندارد که نشان دهد مریم دارای گناه و آلودگی بوده، و خداوند آلودگیها و گناهان را از او برداشته است. بر این اساس، معنای آیه چنین میشود: خداوند اراده کرده آلودگیها را فقط از اهل بیت دور ساخته و آنان را پاک و پاکیزه نگه دارد.
نتیجه
نتیجهای که حاصل میشود آن است که اصطلاح قرآنی «اهل البیت» در آیة تطهیر، به شهادت قرائن درونی آیه مانند: مذکر بودن ضمیر ها در آیة تطهیر، و مؤنث بودن آن در آیات مربوط به همسران پیامبر؛ دلالت آیه بر عصمت اهل بیت و عدم عصمت همسران رسول خدا؛ به معنای «دَفْع» بودن کلمة اذهاب رجس در آیه و به معنای بیت رسالت بودن کلمه «بیت»؛ و به شهادت قرائن بیرونی آیه مانند: روایات پیامبر و اهل بیت و سخنان صحابه و همسران پیامبر، اختصاص به خمسة طیبه یعنی رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین دارد، و کسان دیگری مانند همسران پیامبر را شامل نمیشود. این آیه فضایل بزرگی برای اهل بیت ثابت میکند، عضویت آنان را در بیت رسالت روشن میسازد، عصمت آنان را به اثبات میرساند، و آنان را به عنوان الگویی برای همگان معرفی میکند.