غدیر

معنای ولی در آیه ولایت چیست

بخش دهم

آیه ولایت همواره یکی از مهمترین نصوصِ اندیشمندان شیعه در اثبات ولایت إلهیِ حضرت أمیر علیه السلام بوده است. شیعه از دیرباز بر اهمیت آن تأکید کرده و بر آن بوده است که واژه ولی در آیه: إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا، معنایی جز سرپرستی بر امور خلق نداشته و نمی‌توان آن را به معانی دیگری، همچون یار و یاور و دوست و محبّ حمل نمود. برای فهم بیشتر معنای ولی به تحقیقات یکی از صاحب نظران و متخصصان قرآن و حدیث مراجعه شده است. مطالبی بر گرفته شده از نظریه علامه شیخ محمدرضا جعفری اشکوری در معنی واژه «ولی»:

واژه «ولی» اساساً معنایی جز سرپرستی ندارد و هر گاه این واژه در کلام عرب استعمال شود، همین معنا مدّ نظر گوینده است؛ خواه این واژه در آیه ولایت و حدیث غدیر استفاده شود، خواه در کلام عرب قبل یا بعد از اسلام. آنچه در ادامه می‌آید، بحثی است که آیت الله جعفری در دروس امامت خود به تفصیل بیان داشته و پیش از آن نیز در کنگره غدیر لندن القا نموده‌اند.

ریشه یابی لغت

اولین معنایی که فرهنگ‌های لغت برای ریشه (و ل ی) ذکر نموده‌اند «قُرب و نزدیکی» است، فرهنگ‌ها لغت معانی دیگری نیز برای این ماده ذکر کرده‌اند. به کارگیری این ماده در این معانی، بر اساس اشتراک لفظی بوده و به همین جهت این واژه معانی متعدّدی را به دنبال دارد؛ این معانی، معنای جدیدی برای این مادّه نبوده و همگی به یک معنا بازگشت دارند. در نتیجه برای این مادّه ـ افزون بر معنای قرب و نزدیکی ـ تنها یک معنای دیگر قابل ذکر است. باید گفت هرچند ممکن است معنای دوم در ابتدا به طور مجازی برای این ریشه به کار ‌رفته و شباهت میان آن با معنایِ «نزدیک» ـ به اصطلاحِ علمای معانی و بیان ـ مصحِّحِ این استعمال بوده است؛ اما مجازی بودن آن در ابتدای به کارگیری این واژه در معنای جدید بوده و با تکرار زیاد در معنای جدید، این واژه در معنای دوم وضع نویی یافته و دیگر به صورت مجازی استعمال نشده است. در نتیجه، هنگام به کارگیری معنای جدید، معنای سابق آن به ذهن مخاطب نمی‌آید، این فرایند، همان چیزی است که در منطق از آن به «منقول» یاد می‌شود.

برای بازشناسی معانی این مادّه ابتدا باید به فرهنگ‌های لغت مراجعه کنیم؛ اما متأسفانه بیشتر این فرهنگ‌ها، معانی حقیقی و مجازی لغات را از یک سو و معانی صریح و کنایی آن‌ها را از سوی دیگر در هم آمیخته‌اند، به گونه‌ای که جدا سازی این معانی از یکدیگر دشوار به نظر می‌آید. در این میان برخی از فرهنگ‌ها همچون «اساس البلاغه» زمخشری و «معجم الوسیط» مدّعی‌اند که این جداسازی را انجام داده‌اند. از سوی دیگر راغب اصفهانی دقّتی در معنای این واژه به کار برده، که شایسته است بدان نیز اشاره شود. بنابرین به ذکر این سه فرهنگ اکتفا نموده و بر این باوریم که دیگر فرهنگ‌ها چیزی بیشتر از آنچه بیان می‌شود ندارند.

معنای واژه ولی چیست؟

واژه ی «ولی» و مشتقات آن مانند کلمه‌ی «مولی» از جمله واژگان پرکاربرد در فرهنگ اسلامی است. این واژه را می‌توان در کتاب قرآن مجید در آیه 55 سوره‌ی مائده معروف به ولایت دید. خداوند متعال در این آیه می فرمایند: إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا. واژه‌ی «مولا» را نیز می‌توان در خطبه‌ی پیامبر گرامی اسلام که در پایان حجة الوداع ایراد فرمودند دید. ایشان در ضمن آن خطبه، خطاب به جمعیت صد و بیست هزار نفری حاجیان حاضر در آن روز (معروف به روز غدیر) نسبت به علی بن ابی طالب فرمودند من کنت مولاه فهذا  علی مولاه؛ هر کس من مولای اویم، این علی بعد از من مولای اوست.

 معنای واژه‌ی «ولی» یا «مولی» علاوه بر سرپرست و صاحب اختیار به معنای دوست و یاور نیز گفته شده است. معنای دوم مورد استفاده دسته‌ای از مسلمانان قرار گرفته و آن را مستمسکی برای غصب حق امیرالمومنین علی بن ابی طالب بعد از پیامبر قرار دادند. عالمان و اندیشمندان شیعی در طول تاریخ حیات اسلام آیات متعدد قرآن کریم، احادیث پیامبر گرامی اسلام و براهین عقلی را در اثبات ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب بکار برده‌اند. برخی از دانشمندان شیعی بر آنند که واژه‌ی «ولی» معنایی جز سرپرست نمی‌تواند داشته باشد؛ هرگاه این واژه در کلام عرب استعمال شود، همین معنا مدّ نظر گوینده است؛ خواه این واژه در آیه ولایت و حدیث غدیر استفاده شود، خواه در کلام عرب قبل یا بعد از اسلام.

در این گفتار برآنیم به پرسش زیر پاسخ دهیم، آیا می‌توان واژه «ولی» را در متون اسلامی جایگزین کرد؟

اشتراک لفظی و مترادف بودن معانی ولی 

در فرهنگ های لغت معانی متعددی برای این واژه ذکر شده است. پس این واژه با معانی دیگر خود مترادف است. برای مثال یکی از معانی ولی یاری دهنده یا ناصر گفته شده است. حال که این دو واژه مترادف هستند باید بتوان هرجایی که واژه ناصر استفاده شده آن را با ولی جایگزین کرد. به همین ترتیب باید بتوان لغت ولی را به جای دیگر مترادف‌هایش مانند صدیق (دوست) یا محب(دوستدار) نیز جایگزین کرد. در مورد آیات قران کریم ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم؛ کلمه «ولی» نمی‌تواند در تمامی موارد، جایگزین «نصیر و ناصر» شود، خداوند متعال در موارد زیادی مؤمنان را به یاری کردن خدا و پیامبر تشویق نموده است؛ یا این که می‌بینیم خداوند متعال ایشان را بدین جهت که خدا و رسول را یاری نموده‌اند تمجید کرده است. در مواردی نیز اساسا ایشان را، یاری کنندگان خدا و رسول معرفی نموده است. در حالی که نمی‌توان مومنان را ولی خدواند به معنای فاعلی آن دانست؛ زیرا که خداوند سبحان برهمه موجودات ولایت دارد.

 در برخی آیات قرآن، مومنان چنین معرّفی شده‌اند: ایشان محبّ خداوند بوده و خداوند نیز محبّ ایشان است. در حالی که  اگر کلمه‌ی محب را با ولی چایگزین کنیم، نمی‌توان مؤمنان را ولی خداوند دانست؛ چرا که ولایت بر خداوند مستلزم ذلّت است و خداوند منزّه از آن است آنگونه که از فرزند و شریک منزّه می‌باشد.

بکارگیری واژه ولی بدون قرینه

   کلمات مترادف درصورتی که بخواهند در معنای مجازی خود، یعنی معانی دوم، سوم و… استفاده شوند، باید همراه قرینه‌ای باشند که معنایی بغیر معنای اصلی را برساند. مثال واضح در این مورد کلمه «عین» در عربی است که تا هفتاد معنی برای آن ذکر شده است؛ این کلمه 57 بار در قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته است؛ بر اساس قاعده‌ای که ذکر شد، می‌بینیم که در تمامیِ موارد، بدون استثنا، همواره «عین» به همراه قرینه‌ای آمده که معنای آن را مشخص نموده است. برای نمونه «عینٌ باصرة» یعنی چشم بینا، یا «عینٌ نابعة» یعنی چشمه جوشان و… لذا نمی‌بینیم در هیچ یک از این موارد مفسّران، در تعیین معنای عین دچار مشکل شده باشند.

   پس اگر کلمه‌ی ولی نیز بخواهد در معنایی غیر معنای اصلی خود، سرپرست و صاحب اختیار، استفاده شود، باید همراه با قرینه ای باشد. در آیاتی از قرآن کریم که کلمه‌ی ولی، بدون قرینه‌ای که معنای خاصی را تلقی نماید، به کار رفته است؛ به بیان دیگر در بیشتر مواردی که کلمه ولی مورد استفاده قرار گرفته، قرینه‌ای در همان آیه برای تعیین معنا نمی‌یابیم.

   در نتیجه باید بگوییم که منکران، برای حلّ ِ مشکلِ «بدونِ قرینه بودنِ» این آیات، هیچ راهی ندارند مگر آنکه بپذیرند کلمه ولی در نگاه شنوندگان این آیات و مخاطبین آن ـ اهل مکّه بوده باشند یا اهل مدینه ـ معنای واضح و روشنی داشته است به گونه‌ای که هنگامِ شنیدنِ آن دچارِ هیچ مشکلی نشده و در فهمِ معنایِ آن با ابهام روبرو نمی شده‌اند؛ همچنین باید بپذیرند که اختلافات مفسّران در معنای این واژه در آیات قرآنی، مربوط به معنا و مفهوم کلّی آن نبوده، بلکه در تعیین مصداقی بوده که آیه در مقام بیان آن بوده است؛

نهی از پذیرش ولایت غیر خدا

خداوند منّان در قرآن کریم ولایت پذیری غیر خدا را ناروا می‌داند و آن را شرک معرفی می‌کند. خدواند به مشرکان گوشزد می‌کند که آن چیز هایی که مشرکان ولی خود قرار داده اند، خود اعتراف به توحید و ولایت خداوند دارند. حال روشن است که فقط در صورتی این جملات گریبان‌گیر مشرکان می‌شود که ولی، بر بیش از یک معنا دلالت نکند، و ایشان راه فراری در معنا و مفهوم و مصداق این جملات نداشته باشند. چرا که اگر ولی چند معنا می‌داشت مشرکان در جواب می‌گفتند که آنچه ما از آن نهی شده بودیم، چیز دیگری بود.

«ولی» فقط به معنای سرپرست و متصرّف است و معانی دیگری که برای واژه «ولی» ذکر کرده‌اند، معنای مستقلی نبوده بلکه یا از مصادیق آنند و یا جزو لازم و مستلزمات معنای آن به شمار می‌روند. برای اثبات مدعای فوق به چند نمونه به موارد زیر اشاره می کنیم.

1. معنای ولی در قرآن کریم

پس از جستجو از مشتقات ریشه (و ل ی) در قرآن کریم خواهیم دید که گذشته از مشتقّات دیگر، فقط کلمه «ولیّ» در قرآن کریم 86 مرتبه استفاده شده است؛ در 21 مورد نیز شاهد استعمال واژه «مولى» هستیم. در موراد اندکی که به بیست مورد نمی‌رسد می‌توان افزون بر معنای سرپرست و متصرف، به معانی دیگری از قبیل یاور، دوست، هم پیمان و… حمل کرد؛ شکّی نیست این معانی، خود، جزو مصادیق و جزئیات معنای کلّی متصرّف و سرپرست می‌باشند.

2. نصرت از لوازم ولایت در قرآن

   قرآن کریم در موارد بسیاری نصرت و یاری کردن را از لوازم ولایت دانسته است به گونه‌ای که اگر ولایت موجود باشد، می‌بایست نصرت و یاری رسانی نیز حاصل باشد، آنگونه که اثر و مؤثر لاجرم در پی هم می‌آیند. وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ الله، در این آیه در رابطه با مشرکان آمده است که ایشان جز خداوند هیچ ولیّی ندارند كه یاری شان کند؛ یا در آیه دیگر آمده: وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ الله مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ،  این آیه به مؤمنان هشدار می‌دهد که به ستم کاران تکیه نکنند چرا که آتش عذاب شان دامن ایشان را نیز خواهد گرفت، سپس می‌گوید: در این هنگام به جز خداوند هیچ ولیی ندارید، پس یاری نخواهید شد. در این آیات به گونه‌ای مطرح گردیده که یاری رسانی لازمه آن است و بی‌شک اگر کسی حقیقتا ولی باشد، باید یار و یاور زیر دستش نیز باشد.

بنابراین می‌توان گفت که همیشه از ولی انتظار نصرت می‌رود چرا که این لازمه ولایتش است؛ حال اگر چنین باشد معانیِ دیگر واژه ولی می‌توانند جزو لوازم و مستلزمات معنای سرپرست باشند.

3. عطف ولی و نصیر در بسیاری از آیات قرآن

بنا بر جستجویی که انجام داده‌ایم واژه ولی در قرآن کریم، دست کم در 15 مورد به همراه واژه نصیر به کار رفته است؛ کما اینکه در دو مورد نیز واژه مولی همراه با نصیر آمده است. حال باید گفت که اگر معانی ولی و نصیر در این موارد اختلاف نداشته باشند آنگاه این همراهی صحیح نخواهد بود بلکه، سبب بیان مطالب تکراری و بیهوده خواهد گشت که با فصاحت و بلاغت قرآن کریم در تنافی است.

 به دلیل همین نکته است که می‌بینیم برخی از مفسّران بزرگ، که در بعضی از آیات قرآن کریم، هنگام بیان معنای واژه ولی دچار اشتباه شده یا خود را به اشتباه انداخته‌اند، در این آیات معنای صحیح آن را درک کرده و بیان نموده‌اند. این در حالی است که بر اساس آیات قرآن کریم ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا