غدیر

مسلمانان یمن

بخش ششم

یمن کشوری است در همسایگی عربستان که از زمان‌های قدیم موقعیت خاص داشته است. یمن از قدیم ناحیه ای آباد و خرم و با نعمت بسیار و دارای جنگل‌ها در نقاط کوهستانی و در نقاط دیگر نخلستان ها و باغهای میوه گوناگون می‌باشد. داستان سد تاریخی‌اش که بنام سد مأرب مشهور است در کتاب‌های تاریخ ذکر شده‌ است. در آن دوران کشور یمن «عربستان خوشبخت» نامیده می‌شده ‌است.

در یمن به دلیل باران‌های منظم زمین‌های زیر کشت و کشاورزی پر رونق بوده‌ است؛ بنابراین جمعیت انبوه در آنجا سکونت یافتند و در نتیجه روستاها و شهرها را پدید آوردند. گردآمدن مردم بسیار در آن خطّه حاصلخیز صدها سال پیش از میلاد مسیح، دولت‌هایی را بوجود آورد و تمدنی را در آنجا پی افکند.(شهیدی، جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، صفحه ۹)

حکومت سبا

در میان دولت‌های یمن، سبا دارای اهمیت خاص می‌باشد. قدرت سیاسی و نظامی و بازرگانی آنان توانست به تدریج حکومت‌های پراکنده جنوب را زیر پوشش حکومت مستقل و گسترده خود درآورد و دامنه سلطه خویش را تا به آفریقا بکشاند. سبائیان ۹ قرن بر این منطقه حکومت کردند و منطقه نفوذ خود را گسترش دادند و راه بازرگانی اقیانوس هند به دریای سرخ و از آنجا به خلیج عقبه و پیرامون آن را در اختیار گرفتند. دوره حکومت سبائیان تا یکصد و پانزده پیش از میلاد تداوم یافت. سرانجام قوم سبا توسط حمیریان منقرض گردید.(باقرزاده، جمشید و اکبرزاده، رجب: بررسی نقش ابناء در تحولات سیاسی و اجتماعی یمن. در: پژوهش نامه تاریخ، سال ششم، شماره ۲۴)

شهر مأرب در یمن از شهرهای باستانی دنیاست که زمانی پایتخت بلقیس ملکه سبا و دیگر حکمرانان یمنی بوده و به ارض الجنتین معروف است. سد قدیمی مارب نیز از بناهای تاریخی یمن است که در این منطقه قرار دارد. سد مارب ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، بین دو کوه در عهد عبدالشمس موسی بنا شده است. قصر سلیمان هم در یمن بوده است.

نقش ایرانیان در یمن

در زمان خسرو انوشیروان کار یمن یکسره شد و در رقابت میان ایران و روم، ایران پیروزی یافت. با چیرگی ایران بر جنوب عربستان در سال ۵۹۸-۵۹۷  میلادی یمن نیز بوسیله شاهنشاهان ساسانی به تصرف ایران درآمد و تا ظهور اسلام تابع حکومت ایران بود. شَهرَب (ساتراپ) ساسانیان در کل منطقه جنوب عربستان، باذان بود.(یمن ساسانی)

چند دهه قبل از اسلام، زمانی که پادشاه ساسانی ایران، لشکری را به درخواست «سیف بن ذی یزن» حاکم یمن، به آن سرزمین اعزام کرد. سپاه ساسانی به فرماندهی «وهرز»، پس از جنگ با حبشی های متجاوز و اخراج آنان از یمن، در همان‌جا رحل اقامت افکنده و با همسران یمنی ازدواج کردند. فرزندان شان به ابناء الفرس معروف شدند. اکنون در بنی حشیش نزدیک صنعاء، دو روستا با نام «ابناء» و «فرس» وجود دارد و نام خانوادگی مردم این دو روستا الجیلانی (گیلانی) است.

امام علی و اسلام یمنی ها

هنگامی که پیامبر اسلام ادعای پیامبری کرد حاکم یمن، ایرانی‌زاده‌ای به نام «باذان» بود. با سفر امام علی به صنعاء و دعوت اهل یمن به دین اسلام، باذان مسلمان شد و سپس بقیه مردم و قبایل صنعاء بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند. آنگاه باذان، باغ خود را به پیامبر اکرم هدیه کرد و رسول خدا نیز آن باغ را وقف مسجد نمود. اکنون «جامع الکبیر» صنعاء یکی از مساجد تاریخی جهان اسلام، در وسط صنعای قدیمه قرار دارد.

قرن سوم هجری، «یحیی بن الحسین» ملقب به «الهادی»، مؤسس امامت زیدیه در یمن، به همراه حدود ۸۰۰ تن از یاران ایرانی‌اش از دیلم و طبرستان، بسوی صعده رهسپار شد. قبایل همدان، خولان و بکیل با او بیعت کردند و اولین حکومت شیعی در یمن پایه‌گذاری شد. اکنون امام زیدی، «یحیی بن الحسین» در «جامع الهادی» صعده مدفون است و قبرش زیارتگاه شیعیان است. یاران ایرانی او نیز در قطعه زمینی به نام مقبره «طبریون» (مازندرانی ها) در کنار حرم او آرمیده‌اند. پس از یحیی بن الحسین، امامان زیدی ۱۱ قرن در سرزمین یمن حکومت کردند.

یمنی ها و اسلام

پیامبر اکرم قبل از حضرت علی، خالد بن ولید و معاذ بن جبل را به یمن فرستاده بودند اما این دو موفق نشدند مردم را به اسلام جذب کنند؛ لذا پیامبر خدا علی بن ابی طالب را به یمن فرستاد. او افراد قبیله هَمْدان را که از بزرگترین قبایل یمن بودند، برای شنیدن نامه پیامبر اکرم دعوت نمود. همه آنها در مدّت یک روز اسلام آوردند. پس از قبیله همدان، قبایل مذحج و قبیله نخع نیز اسلام آوردند. پس از ورود حضرت علی به یمن، اوّلین کسی که به واسطه آن حضرت اسلام آورد، زنی به نام‌ ام سعید برزخیه است. این زن منزل خود را به صورت مسجد در آورد و آن را «مسجد علی» نامید که اکنون نیز مشهور و پابرجا ست.

از تعداد ۲۳ نفری که هستۀ اولیۀ تشیع بعد از ماجرای سقفیه را تشکیل دادند، ده نفر از انصار یمنی بودند. در گزارش دیگری آمده است که وقتی زیاد بن لَبید أنصاری، نمایندۀ خلیفه در «حضر موت» بود، حارث بن معاویه تمیمی، حارثه بن سُراقه کندی، اشعث بن قیس کندی از سران قبایل یمنی به او گفتند: ما از اهل بیت پیامبر اطاعت خواهیم کرد، چرا شما آنان را از خلافت باز داشتید.(منتظر قائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، صص ۸۶ ـ۹۴ )

قبایل یمنی بیش از دیگران در ترغیب حضرت امیر برای پذیرش مسئله خلافت نقش داشتند و بنابر نقل، اولین کسی که با امام علی بیعت کرد، مالک اشتر بود. امام علی عبیدالله بن عباس را برای منطقه یمن انتخاب کرده و او را روانه این منطقه کردند.

مأموریت امیرالمومنین برای گسترش اسلام در یمن

 رسول خدا  امیرالمؤمنین را با حدود سیصد نفر به یمن اعزام کرد تا اسلام را در آنجا تبلیغ کند. آن حضرت تقریباً شش ماه در یمن ماند و بدون درگیری و جنگ توانست یمنی ها را به دین اسلام درآورد. اسلام در یمن گسترش یافت. در این مدت، فقط قبیلۀ مذحج بود که ابتدا در برابر امیر مؤمنان ایستاد و آن حضرت با آنان مقابله کرد و آنان را شکست داد. سپس همگی اسلام آوردند.

ناگفته نماند که با توجه به اینکه حاکمیت یمن به‌دست ایرانی‌هایی بود که پیش از این اسلام آورده بودند، قطعاً در طول این شش ماه، ارتباطاتی میان ایرانیان یمن و امیرالمؤمنین وجود داشته، ولی تاریخ در این باره ساکت است.

اسلام در یمن گسترش یافت و همۀ قبایل یمن با ارشادات امیر مؤمنان اسلام آوردند؛ از اینرو برخی از این قبایل، مانند قبیلۀ هَمْدان، همواره خود را مدیون آن حضرت می‌دانستند و از محبّان ایشان شدند. چهره‌هایی از این سرزمین برخاستند که بعدها در شمار یاران برجستۀ امیرالمؤمنین قرار گرفتند؛ کسانی همچون اویس قرنی، مالک اشتر، حجر‌ بن ‌عدی کندی و کمیل ‌بن ‌زیاد نخعی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بسته است
دکمه بازگشت به بالا