غدیر

مباهله چیست

بنابر گزارش لویی ماسینیون، مستشرق و الهی دان فرانسوی، در کتاب کوچک و محققانه خود به نام «مباهله در مدینه»، معتقد است که: مباهله کردن در میان انسان‌ها از دیرباز مرسوم بوده‌ است و معمولاً برای اثبات حقیقت و تأکید بر آن صورت می‌گرفت. قوم سام که از تمدن بابل ریشه می‌گیرد، از سوگند پاکدامنی برای آشکار کردن حق بودن یا نبودن استفاده می‌کردند. سوگند پاکدامنی بدین گونه است که فرد متهم، کلماتی را بر علیه خود بر زبان می‌آورد و آنها را شرط می‌کند تا اگر خلاف واقع و حقیقت سخنی را بگوید، خدا او را به آن‌ها دچار نماید. این نوع سوگند را مباهله گویند. در جوامع یهودی، مباهله به شکل فنی و اصطلاح خاص آن انجام نمی‌شد، بر این اساس، صرف اینکه افراد از احکام و دستورهای خدا بترسند و به عدم قدرت انسان‌ها برای گریختن از عدالت الهی باور داشته ‌باشند، مباهله گفته می‌شود. اما در جامعه اسلامی اصطلاح مباهله به نفرینی گفته می‌شود که بین دو نفر یا گروه اتفاق می‌افتد و همراه با عبارات خاصی انجام می‌پذیرد. (ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه؛ ترجمه: محمود رضا افتخار زاده؛ انتشارات رسالت قلم؛ ۱۳۷۸، ص ۱۸.)، مباهله اصطلاحی در فرهنگ اسلامی در جامعه عرب پیش از اسلام و حتی نزول آیه مباهله، مرسوم نبوده ‌است و به همین جهت منابع اسلامی این واقعه تاریخی را یکی از دلایل بر صدق گفتار پیامبر اسلام می‌دانند. ( دفتر تبلیغات اسلامی؛ فرهنگ نامه علوم قرآنی؛ صفحه ۷۳۴ )

در تفسیر آیه مباهله

علامه طباطبایی مفسر شیعه در تفسیر المیزان در مورد آیه مباهله آورده‌ است که «نبتهل»، فعل مضارع از ماده مباهله است که به معنای ملاعنه است. مباهله بر وزن «مفاعَله» به معنای انجام دادن کاری به صورت دو طرفه است. حروف اصلی آن از ریشه «بهل» است و به معنای «رها کردن و ترک گفتن» می‌باشد؛ این لغت به معنای «لعنت و نفرین» نیز به کار می‌رود چرا که لعنت همچون مباهله، سبب جدا شدن انسان از رحمت الهی است. (ابن منظور، محمد بن مکرم؛  ۱۴۰۵ ، لسان العرب؛ بیروت: نشر أدب الحوزة؛ جلد ۱، ص ۵۲۲  /  جر، خلیل؛  ۱۳۹۱ ، فرهنگ لاروس؛ ترجمه سید حمید طبیبیان؛ تهران: امیرکبیر؛ جلد ۱، ص ۴۹۳ )، به گزارش لسان العرب و الفروق، یکی از تفاوت‌های بین واژه «مباهله» و «لعن»، تأکید بیشتری است که در واژه مباهله وجود دارد.

طباطبایی معنای دیگر مباهله را محاجه گزارش می‌کند. ابن عاشور مفسر سنی مذهب در التحریر و التنویر، معنای مباهله را دعا به لعن و نفرین می‌داند.( ابن عاشور، التحریر و التنویر، جلد ۳، ص۲۶۵.)

طباطبایی در تشریح رفتار پیامبر اکرم در خصوص آوردن فرزندان خود برای رویداد مباهله با مسیحیان معتقد است که این اقدام برای اطمینان آور تر شدن احتجاج صورت گرفته ‌است. او توضیح می‌دهد؛ هنگامی که شخصی زن و بچه خود را با وجود علاقه‌ای که به آنها دارد، در معرض نفرین طرف مقابل قرار می‌دهد، نشانه‌ای بر صدق ادعا و اطمینان و باور به حقانیت خویش است. فخر رازی، مفسر سنی مذهب، در پاسخ به این سؤال که چرا پیامبر، فرزندان نابالغ خود، یعنی حسن و حسین را برای این امر برگزیده در حالی که عذاب بر غیر بالغین نازل نمی‌شود، معتقد است که پیامبر آنان را به جهت شفقت و محبتی که به آنان داشته ‌است با خود همراه کرد و قصد داشت تا با این همراهی، اعتقاد راسخ خود به حقانیتش را به دیگران ثابت نماید. او همچنین می‌نویسد که مرگ نابالغ‌ها در عذاب الهی نه به جهت عقاب و عذاب، بلکه به جهت رحمت الهی و رهایی آنان از سختی های پس از آن بوده ‌است. (فخر رازی، تفسیر کبیر، جلد ۸، ص۲۴۹ )

به باور بقاعی، مفسر سنی مذهب آوردن فرزندان در مباهله به جهت عزیز بودن آنها و آوردن زنان به جهت اهمیت آنان است به گونه ای که اولین چیزی که مورد دفاع فرد قرار می‌گیرد، زنان او می‌باشد. بقاعی می‌گوید دلیل جمع آمدن این عبارات نیز، قطع و یقین در حقانیت است به گونه ای که فرد حاضر است تمام فرزندان و زنان خویش را فدای مدعی خود کند. (بقاعی، نظم الدرر، جلد ۴ ، ص۴۴۲–۴۴۳)

بر اساس گزارشی که طبری، ثعلبی و بیضاوی – از مفسران سنی – آن را نقل کرده‌اند، پیامبر اسلام به فاطمه، علی و حسنین می‌گوید که من هر چه دعا کردم شما آمین بگویید. در روایتی که در این تفاسیر آمده‌ است، اسقف نجران پس از مشاهده خاندان پیامبر اسلام، به سایر نجرانیان گفت: «من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر خداوند را برای کندن کوه از جای خود بخواهند، کوه‌ها از جای خود کنده می‌شوند. با آنها مباهله نکنید؛ زیرا هلاک می‌شوید و در روی زمین تا روز قیامت هیچ نصرانی باقی نمی‌ماند»، (طبری؛ جامع البیان عن تأویل القرآن؛ ج ۳، ص ۳۰۰ /   ثعلبی نیشابوری، احمد؛ (۱۴۲۲)، الکشف و البیان؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی؛ ج ۳، ص ۸۵.  /   بیضاوی، عبدالله بن عمر؛ أنوار التنزیل وأسرار التأویل؛ بیروت: دارالفکر؛ ج ۲، ص ۴۷)

به عقیده ابن عاشور، منظور از ابناءنا، جوانان یا کودکان از مسلمانان هستند و مقصود از نساءنا، همسران پیامبر هستند، همچنین مقصود از انفسنا جان‌های مسلمین است. (ابن عاشور، التحریر و التنویر، جلد ۳، ص۲۶۶)

شاهدان مباهله

لویی ماسینیون، مستشرق و الهی دان فرانسوی در کتاب مباهله در مدینه؛ گفتگوی سعد بن ابی‌وقاص را با معاویة بن ابی‌سفیان گزارش می‌کند که بر اساس آن، بعد از دستور معاویه در خصوص سب و لعن علی بن ابی‌طالب بر منبرها، سعد به این تصمیم اعتراض کرد. در این گفتگو سعد به شأن نزول آیه مباهله استناد می‌کند و او را یکی از پنج نفری گزارش می‌کند که در جریان مباهله حضور داشته ‌است. (ماسینیون؛ مباهله در مدینه؛ ص ۱۸)

دعای روز مباهله

از: علامه محمدباقر بن محمدتقی مجلسی اصفهانی (د. 1110هـ)، شماره <11/12677> (کتابت اواخر سده 11هـ) نسخه کتابخانه آيت‌الله مرعشي (رکـ . فهرست، ج32، ص200).

گزارش متن: ترجمه فارسی دعای مباهله همراه مقدمه‌ای نسبتاً طولانی است. بايد دانست اين دعای شریف، به نقل از (محمّد بن سليمان دیلمی)، به روایت (حسين بن خالد) از حضرت امام جعفر صادق، در کتاب مصباح المتهجد، تألیف گرانسنگ شيخ الطائفه، ابوجعفر محمّد بن حسن، طوسی، مشهور به شيخ طوسی (د. 460هـ) آمده است. نيمه نخست اين دعا، با دعای سحر معروف ماه رمضان، کاملاً همخوانی دارد، ليکن آنچه در مصباح المتهجد به عنوان دعای سحر ماه رمضان آمده، فقط در سياقِ انشاء، با اين دعا همخوانی دارد. بايد افزود که عمده کتب ادعیه مخطوط موجود در کتابخانه‌هاي تراثي، حاوي دعاي مباهله می‌باشند. ترجمه فارسی بخشی از دعای مباهله چنين است: «خداوندا! بر محمّد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می‌شود، قسمت کن. خداوندا! اگر گناهان، چهره مرا نزد تو فرسوده‌اند و میان من و تو حایل شده‌اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده‌اند، از تو درخواست می‌کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله و به آبروی وصیّت، علّی مرتضی علیه السلام و به حقّ اولیائت که آنها را برگزید‌ه‌اي که بر محمّد و آل محمّد درود بفرستی و هر گناه که کرده‌ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی. خداوندا! من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر فرما و آنچه تو، خود سزاوار آنی، برای من مقدّر فرما، ای سزاوار تقوا و آمرزش، رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و به رحمت خود، به من رحم کن، ای مهربان‌ترینِ مهربانان».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بسته است
دکمه بازگشت به بالا