امام علی

علی علیه السلام خزانه علم الهی و عتبه و درگاه بلند علم بی کران پیامبر اکرم

در تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث، نقلی از امیرالمؤمنین آورده شده است که ایشان خود را راسخ در علم معرفی کرده اند

1-علی پایدار در دانش است

علی علیه السلام خزانه علم الهی و عتبه و درگاه بلند علم بی کران پیامبر اکرم است، و سینه او، محل جمع علوم فراوان است. یکی از منابع و مدارک علمی آن حضرت،  قرآن کریم است، که آن حضرت از اسرار و رموز کلام الهی اطلاع کامل داشت. علم تأویل اعلی و نهایی قرآن کریم، از طریق وصایت وجودی از جانب رسول اکرم، در اختیار امیرالمؤمنین حضرت علی قرار دارد و چون ایشان تنها باب علم رسول است، دیگران هم اگر از این علم تأویل بهره می‌‌‌برند، به‌‌‌تبع و به‌‌‌وراثت از ایشان است و ممکن نیست کسی به‌‌‌طور مستقل و بدون بهره‌‌‌گیری از وی، چنین علمی را دارا شود یا هم‌‌‌رتبه ایشان در این علم گردد، لذا این مرتبه از تأویل در انحصار علی خواهد بود.

یکی از واژه های قرآنی که در قوت و عظمت عده ای از ابنای بشر و امتیازی برای دانش و بزرگی آنان است، کلمه ای است که در دو مورد، از آن یاد شده است. خداوند بزرگ برای تعظیم این گروه از انسان های پاک، واژه و تعبیر «راسخون در علم» را بکار برده است، یک مورد در آیه ۷ سوره آل عمران و دیگری در آیه ۱۶۲ سوره نساء.

در سوره نساء، خداوند به پیامبر می‌فرمایید: «راسخون در علم، به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده ایمان دارند و در سوره آل‌عمران نیز می‌فرمایید: «تأویل آیات الهی را جز خدا کسی نمی‌داند و راسخون در علم [ آنان که] می‌گویند ما بدان ایمان آوردیم»

1.1-راسخ فی العلم

 رسوخ به معنی ريشه‌دارى و ثبات است. راسخون در علم كسانى‌اند كه در دانش ريشه دارند و علم در وجود شان رسوخ كرده و استقرار یافته است. راغب اصفهانی صاحب کتاب لغت «مفردات فی غریب القرآن» می‌گوید: رسوخ ثبات شيى‌ء ثباتى محکم. او می گوید: راسخ در علم دانائى است كه شبهه بر او عارض نمی‌شود.

همان طور که از معنی لغوی این کلمه استفاده مى شود منظور از این کلمه ،آن کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. البته مفهوم آن، یک مفهوم وسیع است که همه دانشمندان و متفکران را در بر مى گیرد، ولى در میان آنها افراد ممتازی هستند که درخشندگی خاصی دارند و طبعاً در درجه اول، در میان مصادیق این کلمه قرار گرفته اند و هنگامی که این تعبیر ذکر مى شود، قبل از همه نظرها متوجه آنان مى شود.

و اگر مشاهده کنیم در روایات متعددی «راسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» به پیامبر گرامی اسلام و ائمه هدی تفسیر شده، روى همین نظر است; زیرا آیات و کلمات قرآن، مفاهیم وسیعی دارد که در میان مصادیق آن افراد نمونه و فوق العاده اى دیده مى شود که گاهی در تفسیر آنها تنها از آنان نام مى برند.

1.2-تفاسیر قرآنی

در تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث، نقلی از امیرالمؤمنین آورده شده است که ایشان خود را راسخ در علم معرفی کرده اند. و نیز در این تفسیر مهم و گرانسنگ، از «اصول کافى» از امام باقر و امام صادق علیه السلام نقل آورده است که فرمود: «پیامبر خدا بزرگ ترین از راسخان در علم بود و تمام آنچه را خداوند بر او نازل کرده بود از تأویل و تنزیل قرآن مى دانست، خداوند هرگز چیزى بر او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند و او و اوصیای وى همه اینها را مى دانستند»  و همچنین از شرح نهج البلاغه اثر ابن ابى الحدید معتزلی ، جلد 6، صفحه 405، چاپ دار احیاء الکتب العربیة لبنان، در همین معنا نقلی آورده است.

در تفسیر برهان اثر دانشمند بزرگ اسلامی هاشم حسینی بحرانی، و در ذیل تفسیر آیه 7 سوره آل عمران، بیشتر از ۱۱ روایت در اين باره نقل كرده است، که در بعضی از آنهاست كه رسول خدا، و پیامبر رحمت، افضل راسخون در علم است و بعد از وى اوصياء اویند و در بعضی آمده‌ «نَحْنُ‌ الرَّاسِخُونَ‌ فى الْعِلْمِ» یعنی ما همان افرادی هستیم که خداوند از آنها به تعبیر راسخ در علم از آنها یاد کرده است. و در برخى روایات آمده است که:‌ «وَ الرَّاسِخُونَ‌ فى الْعِلْمِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ»

در نهج البلاغه خطبه ۹۰  امام علی علیه السلام، می فرمایند: «بدان راسخون در علم آنهائی اند كه به جهل آنچه نمی‌دانند اقرار می‌کنند و اين اقرار آنها را از ورود به درهای مسدود غیب بى‌نياز كرده است.»

1.3-تأویل آیات متشابه

شیخ ابوعلی طبرسى از اعاظم علمای امامیه مى گوید: «از جمله دلایلی که بر صحت این قول گواهی مى دهد که راسخان در علم, از تأویل آیات کتاب خدا آگاهند، این است که مى بینیم صحابه و تابعین همگي این امر را تأیید مى کنند که تمامی آیه هاى قرآن کریم قابل تفسیر است و هرگز ندیده ایم که از تفسیر آیه اى باز ایستند و دلیل بیاورند که این آیه متشابه است و تنها خداوند از معنای درست آن آگاه است!»( مجمع البیان, جلد 2 , صفحه 410)

بدرالدین زرکشى از علمای مهم اهل سنت، نیز گوید: خداوند آیه اى از آیات قرآن را نازل نفرموده است مگر این که به واسطه آن بندگان را سود بخشد و بر معنایى که مراد خداست دلالت نماید و سزاوار نیست احدى ادعا کند که رسول خدا تأویل متشابهات قرآن را نمى دانست. و اگر کسى بپذیرد که رسول خدا تأویل متشابهات را مى دانست و آیه «و ما یعلم تأویله الا الله»، را در تضاد با این امر ندید, ناگزیر باید قبول کند که یاران الهي او و مفسران امتش نیز تأویل آیه هاى متشابه را مى دانند و به همین جهت مى بینید که ابن عباس مى گوید: من از راسخان در علم هستم!

اگر راسخان در علم تأویل آیات متشابه را نمى دانستند و تنها مى گفتند ما به همه آیات الهي چه محکم و چه متشابه ایمان آورده ایم, فضیلتى بر نا آگاهان امت نداشتند, زیرا آنها هم به تمامی آیات کتاب خدا ایمان آورده بودند. زرکشى در ادامه مى گوید: ما تا الان هیچ گاه ندیده ایم که مفسران از تفسیر و تأویل آیه اى از آیات قرآن سر باز زنند و بگویند: این آیه متشابه است و غیر خداوند کسى از تأویل آن آگاه نیست! بلکه بر عکس، آنان به تفسیر قرآن دست گشادند تا جایى که حتى حروف مقطعه را هم تفسیر کردند.( البرهان فى علوم القرآن, جلد 2, صفحه 72  ـ  73.)

1.4-دانش اوصیای نبی

رسوخ در علم، براساس وجه ايجابي، به معنای ژرف انديشي و اتقان دانش و آگاهي است که در ابعاد مختلف فهم آيات نقش دارد؛ اما براساس وجه سلبی از رسوخ در علم، معنای پايبندي به علم و يقين و پرهیز از تزلزل فکرى و تردید و تعدی به عرصه هاي ناپيمودني در شناخت حقایق عالم به ذهن مي آید. مولانا در کتاب مثنوی خود می گوید:

راسخان، در تاب انوار خدا  /  نی به هم پیوسته، نی از هم جدا

حق، فشاند آن نور را بر جان‌ها  /  مقبلان، برداشته دامان ها

امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، راجع به ائمه علیهم‏السلام می فرماید: همه از شناخت تأویل کتاب خدا عاجزند، جز آنان؛ زیرا راسخان در علم، حقیقتاً آنانند، همانان که امینان تأویل قرآن می‌باشند. خداوند می‌فرمایید: «تأویل آن را جز خداوند و راسخان در علم، کسی نمی‌داند».

علي عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى.

امام على: كجايند كساني كه گمان كرده اند راسخان در علم آنهايند نه ما. آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بیرون برده است. در پرتو وجود ماست كه هدایت ارمغان مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود.) نهج البلاغه خطبه 144 / مناقب ابن شهرآشوب، جلد 1 ، صفحه 285  /  غررالحكم ، حدیث 2826  ،  وفيهما «العَمى لا بهم» )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا