امام علی

نام پدر و نام مادر حضرت علی علیه السلام

علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، به عنوان تبار امام علی گزارش شده‌ است.

 در تاریخ از جناب ابوطالب و فاطمه بنت اسد به عنوان پدر و مادر حضرت علی (علیه السلام) یاد کرده اند. در مطلب زیر به بررسی بخش هایی از حیات و زندگانی پدر و مادر حضرت علی می‌پردازیم.

نام پدر و نام مادر حضرت علی

علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، به عنوان تبار امام علی گزارش شده‌ است. ( مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة الامام علی، ۱:‎ ۴۷).

ابوطالب، پدر حضرت علی یکی از سران بنی هاشم بود که ریاست این طایفه را پس از پدرش عبدالمطلب، عهده‌دار شد. او علاوه بر این منصب، عهده‌دار سقایت حاجیان نیز بود. بنی هاشم از دیرباز میراث دار امور عام المنفعه در منطقه مکه بودند و جایگاه ویژه‌ای را در نظر عامه مکیان داشتند. در میان امور عام المنفعه بنی هاشم، مسئله حفر چاه زمزم توسط هاشم پدربزرگ ابوطالب تا سال‌ها به عنوان نماد شرافت و نیکوکاری این خاندان محسوب می‌شد. بنی هاشم دارای شأن و جایگاه ویژه‌ای در بین قبایل عرب بودند و همین امر سبب شد تا بر اساس فقه اسلامی، بنی هاشم از تصرف در صدقات منع بشوند. فرزندان از نسل ابوطالب را آل ابی‌طالب، طالبین، بنت ابی‌طالب و بنی هاشم طالبی گویند.

فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی و تنها همسر ابوطالب بوده ‌است. وی آشکارا اسلام آورد و مورد توجه پیامبر بود و گفته می‌شود اولین کسی است که ولایت امام علی را به رسمیت شناخت. او پس از درگذشت ابوطالب در خانه امام علی زندگی کرد. از آن رو که مادر و پدر امام علی هر دو از بنی ‌هاشم اند، او را اولین شخصی می‌داند که از هر دو سمت هاشمی ‌تبار است.

ابوطالب، نام پدر حضرت علی

یکی از شخصیتهای نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر امام علی است. وی در هنگامی که پیامبر بزرگوار از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود. متاسفانه این راد مرد الهی با همه فداکاری هایش از اسلام که بر دوست و دشمن پوشیده نیست سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهای او درباره پیامبر اسلام نه تنها در تاریخ به فراموشی سپرده شده بلکه حتی نسبت کفر و شرک به این مسلمان با فضیلت داده اند.

تولد جناب ابوطالب پدر امام علی

وی 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام در مکه معظمه در خانواده ای برجسته و خدا شناس دیده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پیامبر برادر بود. پدرش «عبدالمطلب » جد پیامبر اسلام است که همه قبایل عرب وی را به عظمت و بزرگواری می شناختند و از او به عنوان مردی با کفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیم یاد می کردند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیای آن روز بود که او را با لقب «سید البطحاء» آقای سرزمین مکه و حومه آن و «ساقی الحجیج » آب دهنده حاجیان خانه خدا و «ابوالساده » پدر بزرگواری ها و «حافر الزمزم » ایجاد کننده چاه زمزم می خواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارک پیامبر اکرم بسیار کوشا بود.

فرزندان جناب ابوطالب

ابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با یکدیگر فاصله سنی داشتند. طالب پسر بزرگ اوست که از او نسلی باقی نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسری وی حضرت علی است. دو دخترش یکی فاخته نام داشت که او را «ام هانی » می خواندند و دختر دیگرش «ریطه » یا «اسماء» است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسد اند.( الفصول المهمة، صفحه 30).

زندگانی ابوطالب، پدر امام علی و عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

ابوطالب در خانواده ای خداپرست و موحد و در سایه پدری همچون عبدالمطلب که از کمالات روحی و امتیازات معنوی برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم برمی داشت و منصب سقایت و آب رسانی به زایران خانه خدا و پاسداری از جان پیامبر اکرم را به نیکویی بر عهده گرفت. ابوطالب نه تنها تحت تاثیر شرک و بت پرستی مردم مکه قرار نگرفت، بلکه در مقابل شیوه های جاهلیت ایستادگی کرد و نوشیدن مشروبات را بر خود حرام ساخت و خود را از هرگونه فساد و آلودگی، برحذر داشت. او نخستین کسی است که «سوگند خوردن اولیای مقتول برای اثبات قتل » را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن را با نام «قسّامه » تثبیت کرد.

ابوطالب پس از درگذشت عبدالمطلب، کفالت و سرپرستی پیامبر را که هشت ساله بود به عهده گرفت و تا هنگام وفاتش، 42 سال تمام پروانه وار به گرد شمع وجود او گشت. و در تمام حالات، در سفر و حضر از او حراست و حفاظت کامل نمود و در راه هدف مقدس پیامبر اسلام که نشر آیین یکتاپرستی و ریشه کن کردن شرک و بت پرستی بود از هیچ کوششی دریغ ننمود، حتی به مدت سه سال در کنار پیامبر خدا و سایر بنی هاشم در «شعب ابی طالب » که دره ای خشک و سوزان بود، به سر برد. وی همواره ایمان خود را کتمان می کرد تا بهتر از اسلام و حضرت پیامبر دفاع نماید. او در ضمن اشعاری این حقیقت را بازگو می کند.

او همسرش فاطمه بنت اسد را به اسلام دعوت کرد. وقتی برادرش حمزه به اسلام گروید، در تجلیل از وی شعری سرود. وقتی فرزندش علی (علیه السلام) را دید که سمت راست پیامبر به نماز ایستاده بود به فرزندش دیگرش جعفر امر کرد در طرف چپ رسول گرامی اسلام به نماز برگزار کند. هنگامی که یکی از مشرکان مکه به نام ابن الزبعری در مسجد الحرام مشتی خون و سرگین را بر چهره پیامبر مالید، ابوطالب شمشیر حمایل کرده به مسجدالحرام می رود و همان کار را بر سر او می آورد. با بالاگرفتن دعوت به اسلام توسط پیامبر، مشرکان مکه نقشه قتل ایشان را در سر داشتند از اینرو از جناب ابوطالب خواستند که پیامبر را به آنها تحویل دهد، اما ابوطالب از اینکار خود داری کرد. در محاصره اقتصادی و اجتماعی مسلمین، همراه آنها به شعب ابوطالب رفت و در آنجا متحمل درد و رنج فراوان شد. در شعب ابوطالب هرشب فرزند خود علی(علیه السلام) که در آن زمان کودک خرد سالی بود به جای پیامبر می خواباند تا از جان پیامبر محافظت کند. در این شرایط او درد و رنج دوری از فرزند دیگرش جعفر را که همراه عده ای از مسلمانان به حبشه هجرت کرده بود را تحمل می کرد.

پدر حضرت علی(علیه السلام) در وصف پیامبر(صلی الله علیه و آله)  اشعار زیادی دارد که متجاوز از هزار بیت است و در کتابی به نام دیوان اشعار ابوطالب گردآوری شده است. ایشان در ضمن قصیده‌ای به نام لامیّه که شهرت بسیار دارد،

این ابیات را در وصف پیامبر اکرم می سراید:

و أبیض یستسقی الغمام بوجهه  /   ثِمال الیتامی عصمة للأرامل

سپید چهره‌ای که از ابرها به آبروی باران طلب شود و پناه پتیمان و نگهدار بیوه زنان باشد

یطیف به الهلاک من آل هاشم  /  فهم عنده في نعمة و فواضل (الملل و النحل، شهرستانی، ج2، ص 221)

هاشمیان فقیر و رو به زوال بدو پناه آرند و به نزد او در رحمت و فراوانی ها به سر برند

وقتی در محضر امام صادق علیه السلام گفته می شود: مردم می گویند که ابوطالب کافر بوده‌ است، امام در ردّ آن به این شعر ابوطالب استناد می‌کند: آیا نمی دانید که ما محمد را همچون موسی پیامبر می‌دانم که در کتاب‌های پیشین معرفی شده است.

واضح است که این حمایت های همه جانبه از پیامبر گرامی اسلام نمی‌تواند تنها ریشه در انگیزه عاطفی و غیرت خویشانوندی داشته باشد؛ زیرا اگر محمد(صلی ا.. علیه و آله وسلم) برادر زاده‌ی اوست، علی(علیه السلام) فرزند خودش است. چرا فرزند را فدای برادر زاده‌اش می کند. برخی از دانشمندان اهل سنت حق ابوطالب بر همه مسلمانان را واجب دانسته و می گوید اگر ابوطالب نبود اسلام نبود.

وفات پدر حضرت علی

مورخان نوشته اند: «ابوطالب سه سال قبل از هجرت، بعد از آن که پیامبر اکرم و یارانش از «شعب » خارج شدند، در ماه شوّال یا ذی القعده در سن 84 سالگی از دنیا رفت.» و در حالی دنیا را وداع گفت که قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به پیامبر بود. بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب » دفن کردند. با مرگ او خیمه ای از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز که کمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افکند زیرا آنان بهترین حامی، مدافع و فداکار در راه اسلام را از دست دادند.

پیامبر گرامی اسلام در وفات عمویش گرامیشان، ابوطالب، سخت گریست و از خداوند برای او طلب مغفرت کرد و فرمود: در اذیت و رنج، آنچه قریش بر سرم آوردند کمتر از مصیبت ابوطالب بود. ایشان در جریان دعوتم بازو و نگهدار من بود؛ تا زمانی که ابوطالب زنده بود قریشیان نمی‌توانستند مرا اذیت کنند. هنگام دفن جناب ابوطالب فرمودند: ای عمو مرا در کودکی پرورش دادی، در یتیمی کفالت کردی و در بزرگی یاری نمودی ، پس خداوند جزای خیرت دهد. (تاریخ یعقوبی ج 2 ص 350)

ابن کثیر و ابن اثیر نقل می کنند: «کفار قریش پس از وفات ابوطالب بر سر مبارک پیامبر خاک و گاهی روده گوسفند می ریختند. اندوه مسلمانان چند روز بعد با درگذشت حضرت خدیجه، رکن دیگر اسلام و حامی پیامبر خدا، دو چندان شد.( بدایه و نهایه ابن کثیر، جلد 3، صفحه 120 /  کامل ابن اثیر، جلد 2، صفحه 507) ، وفات خدیجه سه روز یا 35 روز و یا 55 روز بعد از وفات ابوطالب واقع شده است.»

درگذشت ابوطالب و خدیجه کبری مصیبت بزرگی برای رسول خدا بود.

فاطمه بنت اسد، نام مادر امام علی

فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف، با ابوطالب همسر و عمو زاده اش و با رسول خدا از یک تیره بودند. اگر چه در آن زمان برای رهایی از از دختران تازه متولد شده آن ها را زنده بگور می کردند اما خانواده‌ی او بر حسب اعتقاد توحیدی خویش مخالف ان اعمال و افکار بودند. او نخستین زن هاشمی ای بود که همسرش نیز از خاندان هاشم بود. و از زنان سابقه دار و مؤثّر در تاریخ اسلام به شمار می آمد، و از حیث ایفای نقش مادری برای پیامبر اکرم و ایمان و مقاومت در راه هدف توحیدی و الهی و هجرت از مکّه به مدینه سرآمد و نمونه بود.

مادر پیامبر

در آخرین روزهای زندگی عبدالمطلب، روزی فرزندان خویش را جمع کرد و از آنها پرسید کدام یک از شما محمد را سرپرستی می‌کنید. آنها جواب دادند که محمد خودش از ما داناتر است. هرکس را می خواهد انتخاب کند. آنگاه پیامبر به صورت آنها نگاه کرد و به ابوطالب اشاره کرد.

از فاطمه بنت أسد  نقل شده است که جناب ابوطالب توجه خاص ایشان را به من گوشزد کرد و من در جواب گفتم: «توصینی فی ولدی محمد و انّه احبّ الیّ من نفسی و اولادی»؛ سفارش فرزندم محمد صلی الله علیه و آله را به من کنی در حالی که او را از جان خود و فرزندانم بیشتر دوست دارم.

میهمان کعبه

بر اساس حدیثی از اصول کافی در باب ولادت امیرالمؤمنین، که شیعه و سنّی آن را نقل کرده اند، قابل توجه است که چگونه وقتی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام درد زایمان بر او فشار آورد، به کنار خانه خدا آمد و با این چند جمله، شکوه ایمانش را در پیشگاه الهی و بارگاه قدس ربوبی متبلور ساخت و عرضه داشت:

«پروردگارا! من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتاب هایی که از سوی تو آمده اند و گفتار جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق کرده ام؛ همو که این خانه کعبه را بنا کرد. پروردگارا! به حق همان کسی که این خانه را بنا نهاد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.»، (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، جلد 3، صفحه 301 – 313  /  محمّد باقر مجلسی، بحارالانوار، جلد 5، صفحه 307   /   علّامه امینی، الغدیر، جلد 6، صفحه 21 به بعد /  حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، جلد 3، صفحه 483). درد زایمان او را فرا گرفت؛  در این هنگام در خانه کعبه به روی او باز شد و داخل خانه کعبه وارد شد (سبط ابن جوزی) و چهارمین فرزندش، علی (علیه السلام)، را در روز سیزدهم سال سی‌ام عامل الفیل در خانه کعبه بدنیا آورد.

هجرت از مکه به مدینه

به تعبیر ابوالفرج اصفهانی، او نخستین زنی بود که پس از نزول آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جاءَکَ المؤمناتُ یُبایِعنکَ» (سوره ممتحنه / آیه 12) با پیامبر اکرم بیعت کرد، و ابن ابی الحدید نیز به این مطلب، کاملاً معترف بوده است و اشاره کرده است که وی یازدهمین مسلمانی است که به اسلام گروید. پس مصداق آیه مبارکه (ممتحنه: 12) است، که به گفته ابن عبّاس آیه مزبور در مورد ایشان نازل شده است. ( ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 6 /  سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، صفحه 10)

در آیه یکصدم سوره توبه نیز از «سبقت» و «هجرت» به عنوان امتیازات برجسته نام برده شده و در کنار آن فضیلت ها، از صفاتی بسیار مهم، بنیادین و معرفتی معنوی، که از عقیده، اخلاق و اعمال پاک حکایت می نمایند، نیز نام برده شده است؛ همچون پیروی از پیامبر اکرم ، رضایت خدای سبحان از آنان و رضایت آنان از خداوند متعال، آماده شدن بهشت برای آنان که صفت بهشتی بودن را اثبات می نماید و اینکه اهل فوز عظیم و رستگاری اند و فاطمه بنت اسد علیه السلام همه صفات سلبی و ثبوتی در آیات یاد شده را دارا بود؛ چنان که از حضرت جعفر بن محمّد روایت شده است که فاطمه دختر اسد نخستین زنی بود که از مکّه به مدینه با پاهای خود به سوی پیامبر هجرت کرد و حضرت فرمود: «فاطمه دختر اسد مادر علی جزو یازده تن از سابقون در اسلام و از بدریون است و هنگامی که آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جَاءکَ المؤمناتُ یُبایِعنکَ» نازل شد، فاطمه نخستین زنی بود که با پیامبر اکرم بیعت نمود.»، (هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، جلد 4، صفحه 227؛ /  و در زمینه شرایط بیعت، رابطه بیعت زنان و شخصیت اسلامی آنان ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، جلد 24، صفحه 44 – 50 و جلد 22،ص69 – 78)

درگذشت فاطمه بنت أسد

ایشان در سال دوم هجرت و در سن شصت سالگی در مدینه درگذشت. حضرت علی (علیه السلام) پیرامون این واقعه تلخ می فرمایند: هنگامی که فاطمه بنت اسد درگذشت، پیامبر با پیراهن خود او را کفن کرد و بر او نماز گزارد و هفتاد مرتبه بر وی تکبیر گفت. سپس داخل قبر شد. هنگامی که از قبر بیرون آمد، یه شدت می گریست. عمربن الخطاب از رفتار پیامبر شگفت زده شد و گفت: می‌بینم با این زن بگونه‌ای رفتار می کنی که با احدی رفتار نکرده‌ای. پیامبر گرامی اسلام فرمودند: این زن پس از مادری که مرا بدنیا آورد، مادرم بود. ابوطالب هنگام غذا، آن را مساوی میان من و فرزندانش تقسیم می کرد. اما این زن بخشی از آن را بیشتر می کرد و به من می داد.

‫4 دیدگاه ها

  1. خیلی ممنون از اطلاعات سودمندتان.امیدوارم که خداوند یار شما درپویای حق و حقیقت و القای نور الهی بر بدنه بشریت در ظلمت خفته باشید.

  2. امیدوارم با ذکر فضایل اخلاقی و بازگویی زندگی پیامبر و ائمه اطهار راهگشای بشریت از ظلمت به طرف نور باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا