حضرت زهرا

فدک ارث نبود

سرزمین هائی که در اسلام به وسیله جنگ و قدرت نظامی گرفته مى شود، متعلق به عموم مسلمانان است، و اداره آن به دست فرمانروای اسلام مى باشد، ولی سرزمینی که بدون هجوم نظامی و اعزام نیرو به دست مسلمانان مى افتد، مربوط به شخص پیامبر و امام پس از وى مى باشد، و اختیار این نوع سرزمین ها با او است؛ مى تواند آن را ببخشد، مى تواند اجاره دهد. یکی از آن موارد این است که از این املاک و اموال، نیازمندی هاى مشروع نزدیکان خود را به شکل آبرومندی برطرف سازد. (سوره حشر، آیه هاى ۶ و ۷، این مطلب در کتاب هاى فقهی در بخش «جهاد»، تحت عنوان «فیء» و «انفال» مورد بحث واقع شده است.)

حضرت امام رضا می فرماید: هنگامی که آیه «و آت ذالقربی حقه؛ حق نزدیکان خود را بده» نازل شد، رسول خدا، حضرت فاطمه را خبر کرد و فرمود: ای فاطمه! فدک از جمله اموال و غنائمی است که برای فتح آن مسلمانان اسب و شتری نتاخته اند. «و هی لی خالصه دون المسلمین؛ و آن تنها در اختیار من است و مسلمانان در آن حقی ندارند». خداوند تبارک و تعالی به من امر فرمود که حق نزدیکانم را بدهم. من این فدک را به تو دادم. آن را تصرف کن برای خودت و فرزندانت.

بر این اساس پیامبر «فدک» را به دختر گرامی خود حضرت زهرا بخشید. و منظور از بخشیدن این ملک، چنان که قرائن گواهی مى دهد، دو چیز بود:

  1. زمامدارى مسلمانان پس از درگذشت پیامبر اسلام طبق تصریح مکرر پیامبر، با امیر مؤمنان بود و چنین مقام و منصبی به هزینه سنگینی نیاز دارد. علی علیه السلام برای حفظ این مقام و منصب، مى توانست از درآمد «فدک»، حداکثر استفاده را بنماید. گویا دستگاه خلافت از این پیشبینی مطلع شده بود، که در همان روزهای نخست، «فدک» را از دست خاندان پیامبر بیرون آورد.
  2. دودمان پیامبر، که فرد کامل آن یگانه دختر وى و نور دیدگانش حضرت حسن و حضرت حسین بود، باید پس از فوت پیامبر، به صورت آبرومندی زندگی کنند و حیثیت و شرف پیامبر محفوظ بماند. برای این هدف پیامبر «فدک» را به دختر خود بخشید.

فدک بخشش رسول خدا است

فدک را پیامبر گرامی اسلام، سه سال قبل از رحلت خود به فرمان خداوند در آیه وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ… به فاطمه واگذار نمودند و بدین ترتیب باغ فدک نحله حضرت فاطمه سلام الله علیها است، و تا روی کار آمدن ابوبکر در اختیار حضرت بوده و وکیل و نماینده ایشان بر فدک نظارت می کرده و تصدّی آن را در دست داشته است.

و بدینگونه حضرت فاطمه «ذوالید»؛ یعنی متصرّف بوده و اصولاً خلیفه حق نداشت ملکی را که در تصرّف حضرت زهرا  بوده از وی بگیرد. و یا برای مالکیّت آن، از حضرتش شاهد بخواهد و این چیزی است که احکام فقه اسلامی به صراحت بیان می کندو آنها نخواستند به حکم خدا عمل کنند.

ادعای واهی ابوبکر درباره ارث انبیاء و فدک

استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیاء ادعای به این سخن کذب است که ادعا شده است پیامبر فرموده اند: “نحن معاشر الانبیاء لا نورث”،

گزارش شده است ابوبکر در پاسخ دادخواهی به حضرت فاطمه گفت: «از پیامبر شنیدم: ما (انبیا) ارث نمی‌گذاریم و آنچه از ما باقی مي‌ماند، صدقه است»، در مقابل حضرت فاطمه، در خطبه فدکیه به آیاتی از قرآن اشاره کرد که به ارث بردن از پیامبران اشاره دارد، و این سخن ابوبکر را مخالف آیات قرآن دانست. علمای شیعه گفته‌اند این عبارت را غیر از ابوبکر هیچکدام از صحابه نقل نکرده‌اند. (برای نمونه نگاه کنید به سوره نمل، آیه ۱۶؛ سوره مریم، آیه ۵و۶ /  طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱،‌ ص۱۰۷و۱۰۸ /  سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲ / )

نقل شده است هنگامی که عثمان به خلافت رسید، عایشه و حفصه پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدران شان (خلیفه اول و دوم) به آنان می‌دادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به خدا سوگند چنین چیزی به شما نمی‌دهم… آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید… پیامبران ارث نمی‌گذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث پیامبر را درخواست می‌کنید؟

(طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷ /  حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶ / )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا