غدیر

آیه اکمال دین و اتمام نعمت

آیه اکمال دین (الیوم اکملت لکم دینم) نام بخشی از آیه 3 سوره مائده 5 سوره قرآن است، که در روز غدیر بر پیامبر نازل شد، و با خطاب قرار دادن پیامبر، دین اسلام را تکمیل شده اعلام کرد. آیه اکمال دین درباره واقعه غدیر نازل شده و منظور از کامل شدن دین، اعلام ولایت و خلافت علی بن ابی طالب بر مسلمانان است؛ تعدادی از معاندان از اهل سنت نزول آیه را در روز عرفه می‌دانند و معتقدند منظور از کامل شدن دین، بیان همه احکام اسلام است.

البته علامه بزرگوار امینی در یازده جلد تحقیقات منصفانه الغدیر و علامه محقق فرزانه میر حامد حسین در تعداد کتاب های عبقات الانوار شواهد بسیاری نیز از کتاب‌های اهل سنت، در تأیید و اثبات نزول این آیه در خصوص ولایت علی علیه السلام و واقعه غدیر آورده‌اند. (امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، جلد ۱، صفحات ۴۴۸ تا ۴۵۶  /  حسینی میلانی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، ۱۴۲۳ق، جلد ۸، صفحه ۲۶۱).

الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ، امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.

زمان نزول آیه اکمال دین (الیوم اکملت لکم دینکم)

مسلمانان درباره زمان نزول اتفاق نظر دارند که آیه اکمال (الیوم اکملت لکم دینکم) در حجةالوداع نازل شده است؛ اما در اینکه زمان دقیق آن روز عرفه بوده است یا پس از حج و در غدیر خُم، گزارش‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی دارند. طبق برخی منابع اهل سنت، ازجمله دو کتاب تفسیری و تاریخی ابن کثیر، نزول آیه در روز عرفه بوده است. (ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۶  /  ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۵۵.)

در حالی که اجماع شیعه این است آیه اکمال در روز غدیر یا اندکی پس از آن نازل شده است. (امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۱۵ /   پژوهشی درباره مفاد آیه اکمال از دیدگاه فریقین، فتح‌الله نجار زادگان، طلوع، زمستان 1384، شماره16 /  بانو کریمی احمد آبادی. امیر یکتا. دارالنشر /  سید مرتضی عسکری. ولایت علی علیه السلام در قرآن کریم و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله. مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر /   محمد ابراهیم حامد مهدوی. غدیر : فراموشی هرگز. نیک معارف)

در برابر این دو دیدگاه برخی معتقدند آیه اکمال دو بار نازل شده است: بار نخست در روز عرفه که پیامبر به علتی از اعلام آن نگران بود. به همین علت آیه تبلیغ نازل شد و خداوند در آن به پیامبر ضمانت داد که مشکلی پیش نخواهد آمد. سپس در روز غدیر دوباره آیه اکمال نازل شد. (عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۱، ص۳۱۰)

معنی الیوم در آیه 3 سوره مائده

دروزه از مفسران اهل سنت در “تفسیر الحدیث” در ذیل این آیه می‌‌گوید: «طبری به ابن عباس و سدی و مجاهد و قتاده و ابن جریج نسبت داده است که می‌‌گفتند عبارت الیوم اکملت… به تنهایی یا با عبارت الیوم یئس… در حجةالوداع و در روز عرفه نازل شدند و پیامبر در حال ایراد خطبه‌اش برای مردم بود و این آیه هنگامی ‌‌نازل شد که او مقابل خود را نگریست و به جز یک نفر مشرک مشاهده ننمود. پس حمد الهی به جا آورد و در این هنگام جبرئیل این تکه از آیه یا این دو تکه را بر او نازل نمود و آن حضرت بعد از آن به جز حدود 80 شب زنده نبود.

و از جمله روایاتی که طبری در این مورد نقل نموده این است که هنگامی‌‌ که این آیه یا آن دو بخش از آن در روز حج اکبر نازل شد، عمر گریه کرد. پس پیامبر گفت چه چیز تو را به گریه انداخت؟ گفت: گريه ام براى اين است كه دين ما رو به زيادت داشت ولى امروز كه دين كامل شد، فهميديم كه امر از اين به بعد رو به نقصان مى گذارد چون هيچ چیزی به كمال خود نمى رسد مگر آن كه از آن پس رو به نقصان مى رود، رسول خدا گفت: درست است.

و همچنین محاوره‌ای را که بین عمر و کعب‌الاحبار رد و بدل شد، نقل نمود که بخاری و مسلم و ترمذی آن را این گونه نقل نموده‌اند: مردی از یهود به عمر بن خطاب گفت: اگر این آیه: «…الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ…» بر ما نازل می‌‌شد، آن را عید می‌‌گرفتیم. عمر گفت: که من می‌‌دانم چه روزی این آیه نازل شد. این آیه در روز عرفه که روز جمعه بود، نازل شد و در روایت طبری علاوه بر اسم کعب (به جای مردی از یهود) این تکه را هم در گفته عمر اضافه دارد: و هر دوی اینها به حمدالله برای ما عید است.

منابع شیعه بلاتفاق معنای الیوم را روز غدیرخم می‌‌داند. علامه امینی در کتاب الغدیر اسامی‌‌ و گفتار شانزده نفر از دانشمندان اهل سنت را نیز که حدیث نزول آیه در روز غدیر را نقل نموده‌اند آورده است. (الغدیر، امینی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1375، چاپ ششم، ص 230 تا 238)

حافظ ابونعيم اصفهانی، روایت نزول آیه اکمال در روز غدیر را در کتابش (ما نزل من القرآن في علي عليه السلام) به نقل از ابی سعید خدری آورده است. (خصائص الوحى المبین، ص 61 و 62 به نقل از کتاب ما نزل علىّ من القرآن از ابى نعیم اصفهانی.)

معنای آیه اکمال دین (الیوم اکملت لکم دینکم)

فیض کاشانی در تفسیر صافی در تبیین آیه الیوم اکملت لکم دینکم آورده است:

در مجمع البیان از امام باقر و امام صادق نقل شده است که این آیه بعد از این که پیامبر، علی علیه السلام را به هنگام بازگشت از غدیرخم در روز غدیرخم، علم و رایت خلق قرار داد، نازل گردید و این آخرین واجبی بود که خداوند نازل کرده و پس از آن واجبی نازل نگردید. سپس خود در توضیح آن می‌‌گوید:

فرائض به ولایت کامل گردید چون پیامبر همه آنچه را که خداوند از علم در نزد او به ودیعه گذاشته بود به علی علیه السلام انتقال داد و سپس از طریق او به ذریه‌اش یکی پس از دیگری. پس هنگامی‌‌ که آن‌ها را در جای خود نشاند، مردم را از رجوع بدان‌ها در حلال و حرام تمکن بخشید و این را به قیام یکی پس از دیگری استمرار داد و این گونه دین را کامل نمود و نعمت را تمام ساخت. (فيض كاشانى، تفسیر الصافی، انتشارات الصدر، تهران ، 1415 ق ، ج2، ص10)

مفسران با استناد به این روایات از امامان شیعه، منظور از کامل ‌شدن دین را اعلام ولایت و جانشینی علی علیه السلام پس از پیامبر می‌دانند. (طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶ ‌ /  مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴ و ۲۶۵ )

مرتضی مطهری درباره فرق بین «اکمال» و «اتمام» که در این آیه آمده، می‌نویسد: «اتمام» در جایی گفته می‌شود که؛ سازه‌ای قبلا ناقص باشد؛ مانند ساختمان قبل از آنکه همه کارهایش تمام شود، آن را «ناتمام» می‌گویند. اما اکمال زمانی است که چیزی شاید پیکره‌اش درست و تمام باشد، ولی از باب اینکه روح ندارد و آن آثاری که انتظار است، بر آن مترتب نمی‌شود می‌گویند کامل نیست.

در آیه اکمال، این دستور (یعنی نصب امام علی به امامت‏) به اعتبار اینکه دستوری از دستورهای دین و جزئی از اجزای آن است، موجب تمام شدن دین شد. باز همین دستور به اعتبار اینکه اگر نمی‌بود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها بشمار می‌رود؛ زیرا روح دین ولایت و امامت است و اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا می‌کند. (مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص۱۸۸-۱۸۹)

شأن نزول آیه 3 سوره مائده

اهل سنت در مورد شان نزول این آیه اختلاف دارند، برخی گفته‌اند: این آیه روز جمعه، بعد از ظهر روز عرفه در حجة الوداع سال دهم هجرت نازل شد و پیغمبر سوار بر ناقه عضباء (گوش شکافته) بود.

  • ۱- عبدالرحمن بن حمدان با اسناد از طارق بن شهاب روایت می‌کند که مردی یهودی نزد عمر آمد و گفت یا امیرالمؤمنین شما مسلمانان آیه‌ای در کتابتان می‌خوانید که اگر بر ما نازل شده بود آن روز را عید می‌گرفتیم. عمر پرسید آن آیه کدام است؟ گفت: الیوم اکملت لکم دینکم… عمر پاسخ داد به خدا من روز و ساعت نزول آن را هم می‌دانم. غروب روز عرفه بود، آن روز که عرفه به جمعه افتاد.
  • ۲- حاکم ابو عبدالرحمن شادیاخی با اسناد از عباد بن عمار روایت می‌کند که ابن عباس آیه بالا را قرائت کرد، و یک یهودی که آنجا بود گفت: اگر این آیه بر ما نازل شده بود روز نزول آن را عید قرار می‌دادیم. ابن عباس پاسخ داد: اتفاقا این آیه در دو عید توامان نازل شد، جمعه و عرفه با هم.
  • ۳- اما در تفسیر درالمنثور از ابی هریره و ابی سعید خدری نقل شده که: وقتی رسول خدا علی را به امامت در روز غدیر نصب کرد و او را به ولایت خواند (من کنت مولاه فعلی مولاه)، جبرئیل با این آیه نازل شد.
  • ۴- همچنین در شواهد التنزیل نیز از ابی هریره و ابی سعید خدری و ابن عباس روایت شده که این آیه مربوط به علی می‌شود. چنانکه گفته شده وقتی این آیه نازل شد پیامبر فرمود: الله اکبر که دین کامل شد و نعمت به نهایت رسید و پروردگار به رسالت من و به ولایت علی بعد از من نعمت را به نهایت رضایت داد. سپس دست امیرالمومنین علی را بلند نمود و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. در این هنگام عمر گفت: آفرین بر تو‌ ای پسر ابی‌طالب، در حالی روز بر تو گذشت که مولای من و مولای هر زن و مرد مومن هستی.
  • ۵- در مناقب خوارزمی به این مطلب تصریح شده و شرح آن را با واقعه غدیر آورده است.

اسامی علمای اهل سنت که واقعه غدیر را ذکر کرده اند

همچنین جمع زیادی از علماء اهل سنت این آیه را در رابطه با اعلام ولایت امیرالمومنین علی ذکر کرده‌اند که برخی از ایشان از قرن چهارم تا قرن دهم عبارتند از:

ابوجعفر محمد بن جریر الطبری /   ابوالحسن علی بن عمر الدارقطنی  /  ابوحفص ابن شاهین  /  ابوعبدالله الحاکم النیسابوری  /  ابوبکر ابن مردویه الاصفهانی  /   ابونعیم الاصفهانی  /  ابوبکر احمد بن الحسین البیهقی  /  ابوبکر الخطیب البغدادی  /  ابوالحسین ابن النقور  /  ابوسعید السجستانی  /  ابوالحسن ابو المغازلی الواسطی  /  ابوالقاسم الحاکم الحسکانی  /  الحسن بن احمد الحداد الاصفهانی  /  ابوبکر ابن المزرفی  /   ابوالحسن ابن قبیس  /  ابوالقاسم ابن السمرقندی  /  ابوالفتح النطنزی  /  ابومنصور شهردار بن شیرویه الدیلمی  /  الموفق بن احمد المکی الخوارزمی  /  ابوالقاسم ابن عساکر الدمشقی  /   ابوحامد سعد الدین الصالحانی  /  ابوالمظفر سبط ابن الجوزی  /  عبدالرزاق الرسعنی  /  شیخ الاسلام الحموینی الجوینی  /  عمادالدین ابن کثیر الدمشقی  /  جلال الدین سیوطی. (میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ج۳، ص۳۵۸)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا