
الف ) در معنی مزمل،
سوره مزمّل در مکه نازل شده و دارای ۲۰ آیه است. کلمه مزمّل برخلاف آنچه در ترجمه ها و تفاسیر آمده ؛ به معنی “گلیم به خود پیچیده”، نیست.
بلکه به معنی؛ “ای کسی که بار سنگین مسئولیتی که به تو داده شده را پذیرفته ای”، می باشد. این سوره از سورههای یازدهگانه مخاطبات است که خطاب به پیامبر اسلام دارند.
این سوره در اول بعثت، هنگامی که مشرکان در دار الندوة دعوت پیامبر را نپذیرفتند، در مکه نازل شدهاست. سوره مزمل بعد از سوره قلم نازل شده است،
برخی آن را چهارمین سوره به ترتیب نزول و برخی دیگر نیز آن را دومین یا سومین سوره نازلشده میدانند.
ب ) در معنای مدثر؛
سوره مدّثر در مکه نازل شده و دارای ۵۶ آیهاست. کلمه مدثر از آیه نخست این سوره ” یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ” گرفته شده که – با تشدید دال و تشدید ثاء- در اصل “متدثر” بوده و از مصدر “تدثر” مشتق شده، و “معنایش همانند مزمل، پیچیدن جامه و پتو و امثال آن به خود در هنگام خواب نیست”، و خطاب در این جمله به پیامبر اکرم است، که به عنوان کسیکه بار سنگین مسئولیتی را پذیرفته مورد خطاب قرار گرفته، تا ملاطفت را برساند، نظیر جمله؛ “یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ”، که این انس و ملاطفت را میرساند.
(موسوی همدانی، سید محمدباقر، ۱۳۷۴ ه. ش، چاپ پنجم. ترجمه تفسیر المیزان. دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)
ج ) بیان قول ثقیل؛
إِنَّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً (آیه۵)
چرا كه ما بهزودي سخني سنگين به تو القا خواهيم كرد.
به گفته مرحوم طیّب در تفسیر اطیب البیان، مراد از “قول ثقیل”، اعلام خلافت و امامت حضرت علی علیه السلام است که بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نیست، زیرا میفرماید:قرآن بخوان تا در آینده قول ثقیل را دریافت کنی. پس قرآن قبل از قول ثقیل بوده است،
د ) توطئه منافقانه؛
“وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً” (آیه ۱۰)
“و در برابر آنچه ميگويند شكيبا باش و بهطرزي شايسته از آنان دوري گزين”،
در اینکه این آیه به چه گروهی اشاره دارد، محل تامل است، از جمله؛ با توجه به آیات سوره کوثر و توطئه دشمنان اسلام در اقدام عملی در جهت شعار ابتر بودن پیامبر و احتمالا، به معنای حذف فیزیکی فرزندان ایشان معنای این آیات بیشتر وضوح می یابد؛
امام صادق علیه السلام ، در مورد آیه: اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ فرمود: یعنی ای محمّد بر اینکه آنها تو را تکذیب مینمایند، صبر کن. من بهوسیلهی مردی از نژاد تو انتقام خواهم گرفت و او همان قائم من است که او را بر خون ستمگران مسلّط نمودهام.
(تفسیر اهل بیت علیهم السلام جلد ۱۷، صفحه ۱۴۴، و
تأویل الآیات الظاهرهًْ، صفحه ۴۹۲)
خواست الهی در تداوم نسل پیامبر بود و چنین هم شد، و دشمنان اسلام در بهت این انکثار هستند،
ه ) تاملی در دشمنی های مکه؛
آیه وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ (آیه ۷)
و به خاطر پروردگارت شكيبايىكن.
آیه فَإِذا نُقِرَ فِي النّاقُورِ (آیه ۸)
و هنگامىكه در ناقور دميده شود
مفضّلبنعمر از امام صادق علیه السلام روایت میکند که درباره این آیه: فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ، فرمود: “بیگمان، در میان ما، امامی پیروز و غایب خواهد بود، که هرگاه خداوند عزّوجلّ بخواهد امر خویش را به منصهی ظهور برساند، به قلب آن امام
غایب، اشارهای میکند و آن امام ظهور خواهد کرد و امر خدای عزّوجلّ را جاری خواهد کرد”.
(الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۴۳)،
فَذالِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ (آیه ۹)
آن روز، روز سختى است.
عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ (آیه ۱۰)
كه براى كافران آسان نيست!
ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً (آیه ۱۱)
مرا با كسىكه او را به تنهايى آفريدهام واگذار،
وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً (آیه ۱۲)
همان كسكه براى او مال گستردهاى قراردادم،
وَ بَنِينَ شُهُوداً (آیه ۱۳)
و فرزندان فراوانى كه همواره در كنار او هستند.
وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً (آیه ۱۴)
و وسايل زندگى را [از هر نظر] برايش فراهم ساختم،
با توصیفات فوق، افرادی هستند که علیه پیامبر اکرم در خصوص نکته ای مهم دسیسه می کنند و آنها پس از ظهور مهدی علیه السلام مجازات خواهند شد، این نکته مهم با توجه به سوره کوثر شاید روشنتر مفهوم گردد،
قال الصّادق علیه السلام؛
أَصْحَابُهُ الَّذِینَ شَهِدُوا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَا یُورَثُ.
امام صادق می فرمایند؛
منظور، اصحاب اوست که شهادت دادند از رسول خدا
(صلی الله علیه و آله) ارث برده نمیشود.
(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، جلد ۱۷، صفحه ۱۷۰، و
بحارالأنوار، جلد ۳۰، صفحه ۱۶۸، تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۳۹۵)
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ (آیه ۱۵)
باز طمع دارد كه [به آن] بيفزايم.
آیه كَلّا إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً(آیه ۱۶)
هرگز چنين نخواهد شد؛ چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنىميورزد.
امام صادق علیه السلام؛
کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا؛ یعنی اینکه ولایت علی [علیه السلام] را انکار میکرد و نمیپذیرفت و سخن رسول خدا [صلی الله علیه و آله] را در این خصوص پذیرا نبود.
(تفسیر اهل بیت علیهم السلام جلد ۱۷، صفحه ۱۷۰، و
بحارالأنوار، جلد ۳۰، صفحه ۱۶۸،
تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه۳۹۵)،
و ادامه آیات …