لقب ام ابیها برای حضرت زهرا سلام الله علیها
الف ) پیامبر در شان توضیح مقام معنوی حضرت زهرا
این نکته از مسلمات نقل های تاریخی است که پیامبر خدا، نسبت به فرزند خود احترام خارج از عرف آن روزها بکار می بردند و توجه ویژهای به دختر یگانه خود داشتند، نمونه های زیادی از بزرگداشت مقام فاطمه در نزد دیگران در منابع خبری و تاریخی آورده شده است،
حضرت زهرا سلام الله علیها در نظر پیامبر اسلام جایگاه بلندى داشت و نمیتوان براى چنین منزلتى حدی تعیین کرد.
اولیاى خدا، داراى پاکیزهترین صفات انسانى بودهاند و یکى از آن صفات، عاطفه و مهرورزى است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز این ویژگی را در حد کمال داشت و عاطفه و مهرورزى را در تمام دوران حیات خود بروز میداد و عمیقترین احساسات پدرانه خویش را نثار فاطمه میکرد.
البته این برخوردها صرف احساسات و عاطفه نبود، بلکه علاقه او ناشى از وسعت روح و شخصیت برجسته و محبوبیت والاى حضرت فاطمه نزد خدا بود. در حقیقت پیامبر اکرم در این همه اظهار علاقه از خداوند متعال متابعت میکرد. گویى وظیفه داشت موضع قرآن را بیان کند و مردم را با این موضعگیرى آشنا سازد. وقتى آیات قرآن در شان دخترش فاطمه نازل میشد، رسول خدا، خود را موظف میدانست که این آیات و دستورهاى الهى را عملى سازد و آن آیات را با این شیوه براى مردم تفسیر کند.
ب ) پیامبر؛ قبل از ولادت فاطمه
تکون جسمانى حضرت زهرا از مرحله آغاز تا آخر، به دستور خدا و محصول عبادت و ریاضتهاى چهل شبانهروز رسول اکرم و دوری از خانواده و در عبادتگاه خاص ایشان و تنهائی بود و این همه به سبب شخصیت بیهمتاى حضرت زهرا می باشد . آن حضرت چنین برنامهاى را آن هم به دستور خدا، در مورد هیچ یک از فرزندان خویش انجام نداد، که نشان دهنده عظمت وجود چنین بانوى عالیقدرى است
ج ) رفتار پیامبر با حضرت زهرا،
یکى از رفتارهاى معنادار پیامبر گرامى در برابر حضرت زهرا بوسیدن مکرر ایشان بود؛ که انگیزههایى همچون: تکریم و احترام، معرفى منزلت و جایگاه فاطمه، ملکوتى و بهشتى بودن زهرا و در نهایت، محبتورزى به آن حضرت داشت.
ابوثعلبه خُشنى گوید: هر گاه رسول خدا از مسافرت بر میگشت، به منزل فاطمه وارد میشد و فاطمه به استقبال او رفته، حضرت او را در آغوش میگرفت و بین دیدگانش را میبوسید.
(بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۴۰)
امام باقر و امام صادق فرمودند: رسول خدا نمیخوابید، مگر بعد از آنکه صورت فاطمه را میبوسید و صورت خود را روى سینه فاطمه میگذاشت و براى او دعا میکرد.
(بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۴۲)
هنگامى که آیه؛ “لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضًا”
(سوره نور/ آیه ۶۳
“دعوت پیامبر را در میان خود، مانند دعوت از یکدیگر قرار ندهید”)
بر پیامبر نازل شد، حضرت فاطمه پدر را «یا رسول الله» خطاب میکرد.
امام حسین علیه السلام از مادرش فاطمه نقل میکند که فرمود: از آن روزى که این آیه بر پیامبر نازل شد، هیبت آن حضرت مانع آن شد که او را «پدر» خطاب کنم، از این رو میگفتم : «یا رسول الله!» چون پیامبر این برنامه را از من مشاهده کرد، فرمود: دخترم! این آیه درباره تو و اهل بیت تو نازل نشده است؛ زیرا تو از من هستى و من از تو میباشم، بلکه این آیه درباره اهل جفا و متکبران نازل شده که احترام مرا نگه نمیدارند. دخترم! تو مرا با همان کلمه «پدر» خطاب کن که براى آرامش قلب من، بهتر و به خشنودى خداوند، نزدیکتر است. سپس پیشانى مرا بوسید ،
(فاطمه زهرا شادمانى دل پیامبر، احمد رحمانى همدانی، ترجمه سید حسن افتخارزاده، صفحه ۱۳۶)
د ) شباهت ها با پدر؛
عایشه میگوید: فاطمه سلام الله علیها در سخن گفتن شبیهترین مردم به رسول خدا بود. وقتى بر پیامبر وارد میشد، آن حضرت دستش را میگرفت و میبوسید و بر جاى خودش مینشانید و هر گاه رسول خدا بر فاطمه وارد میشد، به احترام پدر از جاى بر میخاست و دست آن حضرت را میبوسید و در جاى خود مینشانید.
(بانوى نمونه اسلام فاطمه زهرا، ابراهیم امینی، صفحه ۱۰۸ )
ه ) لقب ام ابیها؛
فاطمه سلام الله علیها مدت ده سال، در پرتو وجود پیامبر خدا، تربیت و تعلیم یافت که مدت پنج سال آن در دامن مادرش خدیجه و پنج سال بدون مادر، در کنار پدر بود و در این مدت، هم نقش دختر پیامبر خدا را داشت و هم مانند مادرى براى پدر خویش بود، تا آنجا که از سوى پدر مفتخر به دریافت لقب «اُمّ ابیها؛ مادر پدرش» میشود. این لقب زمانى به او داده شد که آیه ؛
“النّبِیّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمّهاتُهُم”،
(“پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و زنانش، مادران(مؤمنان) میباشند”، نازل شد.
(سوره احزاب/ آیه ۶
“پیامبر بیشتر از مؤمنان بر خود آنان سزاوار است [و فرمان او مقدم است بر خواست خودشان] و همسران او، مادران مؤمنان هستند”،)
. بر اساس این آیه، زنان رسول خدا، کنیه «امّ المؤمنین» یافتند و بدان مفتخر شدند . حضرت زهرا سلام الله علیها نزد پدر آمد و تقاضاى افتخارى کرد. رسول اکرم او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و فرمود: “اگر زنان من مادران مؤمنین هستند، تو مادر من هستی”،
(در مکتب فاطمه، على قائمی، صفحه ۹۰)
این لقب از آن رو بود که حضرت زهرا مانند مادرى مهربان براى پدر خود زحمت میکشید. هر گاه مشرکان خاکستر بر سر و رویش میریختند، دخترش آن را پاک میکرد و در جنگها و جهادها، جراحات وارد شده بر پیامبر را میبست. او در تمام این مواقع، مانند مادرى براى پدر بود. یا اینکه چون پیامبر مانند فرزند دست دخترش را میبوسید، به او این لقب را داد؛ زیرا فرزند در برابر مادرش این گونه است. حضرت در هنگام سفر از او خداحافظى میکرد و در هنگام بازگشت از سفر ابتدا با زهراى مرضیّه دیدار میکرد و هرگاه حضرت زهرا نزد پدر میرفت، پدر به احترام او بر میخاست.
اما شاید بهترین دلیل بر ملقب شدن حضرت فاطمه به «اُمّ ابیها»، این باشد که «اُمّ» در لغت به معناى هدف و ریشه آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر پیامبر بود، او را «اُمّ ابیها» لقب داد. او مقصود حقیقى و هدف و ثمره واقعى زندگانى پیامبر به شمار میرفت و همان فرزندى بود که پیامبر میخواست.
(زندگانى حضرت فاطمه زهرا، سیّد هاشم رسولى محلاتی، صفحه ۱۴)
رسول خدا میفرماید:
“من درخت پاکی، فاطمه ریشههاى آن، على پیوند و ماده بارورى آن، و حسن و حسین میوههاى این درختاند”، (فاطمة زهرا شادمانى دل پیامبر، صفحه ۱۳۵)