مباهله

مباهله چیست؟ داستان مباهله و آیه آن

مباهله چیست؟

مباهله زمانی که دو یا چند نفر بر سر مسأله‌ ای اختلاف نظر داشته باشند و هیچیک نظر دیگری را نپذیرد انجام می شود. طرفین در یکجا جمع می‌شوند و به درگاه خداوند تضرّع می‌کنند و از خداوند می‏خواهند آن کسی را که باطل است رسوا و لعن و مجازات کند. عید مباهله در اسلام هم بزرگداشت مباهله پیامبر در سال نهم هجری  قمری با مسیحیان نجران است.

مقدمه:

واقعه ای در تاریخ صدر اسلام به وقوع پیوسته است که از جنبه های فراوانی برای مسلمانان جالب و به لحاظ تأثیرات اعتقادی مسلمانان مهم می باشد. علاوه بر متن های تاریخی، و نقل های حدیثی، و مطالب سیره نویسان، اتفاق مزبور در قرآن مجید به عنوان سند محکم و قطعی الهی نیز روایت شده و به نکات مهمی از این واقعه تاریخی اشاره شده است، که به لحاظ بیان قرآنی اهمیت این موضوع دو چندان شده است. علمای مسلمان که در رشته های مختلف علوم اسلامی فعالیت دارند از زوایای مختلفی به این واقعه مباهله عکس العمل نشان داده اند که در نوع خود بی نظیر می باشد.

از وجوه مختلفی که به این واقعه نظر شده است، یکی از آنها، نگاه تفسیری به آیات مباهله است. مفسران در تفسیر آیات مربوط به مباهله و ضمائم مباحث آن، از قبیل شواهد التنزیل که به توضیح غیر متنی قرآنی و تاریخی واقعه می پردازد تا بحث لغات و اصطلاحات اجتماعی و تاریخی آن روز برای فهم تفسیری آیات مربوطه، تا بحث های ادبی و ظرافت های لسانی و بیانی، و بسیاری از وجوه مختلف که مفسران معمولا به آن می پردازند. از نگاه مفسران این واقعه در حوزه تحدی دین اسلام و نبوت پیامبر و حقانیت اهل بیت ایشان می باشد.

وجه دیگری که این واقعه را توضیح می دهد، بررسی تحلیلی تاریخی وقایع منجر به داستان مذکور است، تا به بیان دلایل وقوع حادثه و تبیین چگونگی این رویداد تاریخی بپردازد. وقایعی که اندر نهایت به رویارویی مسیحیان با شخص پیامبر خدا انجامید. و در اینجا خداوند است که به پشتیبانی پیامبر خود در توجیه حقایق عالم خلقت، در آفرینش این پدیده تاریخی دست قدرت را نمایان ساخته.

متکلمین اسلامی از وجه اعتقادی به این واقعه پرداخته اند؛ این وجه از نگاه، با پشتوانه روایی و حدیثی و همچنین متن قرآنی جذابیت فراوانی دارد؛ به نحوی که در تاریخ این علم، سراسر از استشهاد به ادله این واقعه فرض هایی را نمایان می سازد که برای عموم مسلمین راهگشا و مبین می باشد:

  • آیا این نشانه ها راه درست را به مسلمانان نشان می دهند؟
  • آیا دلایل و براهين منتسب به این واقعه، برای ذهن های مشوش و نگران آرامش در اعتقادات را به ارمغان می آورد؟
  • آیا متكلمان از این همه روشنی توانسته اند برای خود مسیری بگشایند؟

وجه دیگری از این واقعه، نگاهی است که سیره نویسان و کسانی که زندگی پیامبر را توضیح می دهند، از آن راهنمایی های فراوانی دریافت کرده اند، خصوصیات زندگی پیامبر برای عموم مسلمین به جهت مبنای رفتاری و کردار اجتماعی از گذشته های دور مورد درخواست مسلمانان بوده است، آنها می خواهند بدانند پیامبر الهی با مردم چگونه رفتاری داشته اند، و بر کدام مسیر راه می پیموده اند، تا برای خود توشه رفتاری جمع کنند، و خود را با تراز پیامبر محک بزنند. باید ابراز امیدواری کرد که: روزی برسد موضوع غدیر و مباهله همچون تاسوعا و عاشورا به صورت مردمی و خود جوش در سراسر کشور انجام شود.

مباهله مقدمه تأیید غدیر

اتفاق بسیار بزرگ و جالب و مهمی در تاریخ افتاده است و آن ماجرای مباهله است که یک سال قبل از برپایی وقوع غدیر شکل گرفته است، بسیاری از مورخین وقوع مباهله را در سال نهم هجری می دانند، و شواهد کافی و متقنی نیز برای آن ارائه کرده اند، که در بحث مباهله از اهمیت خاصی برخوردار است، اما ظرافت خاص آن این است که مباهله مقدمه ای است که تأیید مفهوم ماجرای غدیر را نشان می دهد. مباهله و غدیر دو واقعه مهم تاریخ اسلام هر دو در ماه ذی الحجه رخ داده اند، یکی در بیست و سوم ذی الحجه سال نهم هجری قمری و دیگری در هجدهم سال دهم هجری قمری. این دو واقعه به اندازه ای دارای اهمیت اند که لازم است این دو روز را با تبیین جوانب مختلف آن  بزرگ داشت و معرفی کرد، و اینکه در روایات ما مباهله به عنوان غدیر ثانی مطرح است.

امام شناسی پایه و اساس مکتب تشیع است، تعدادی از مسلمین، امام را در حد یک انسان خوب معرفی می کنند، در حالی که مقام امام بسیار فراتر از این معرفی است، و گاهی در آموزه های خود، امامت را جزو اصول دین نمی دانیم؛ بلکه جزو اصول مذهب خود معرفی می کنیم؛ در حالی که اسلام از ابتدا تا کنون بر این موضوع تأکید داشته و نسبت و پیوند ولایت و رسالت جدی است، بلکه امامت یکی از ارکان دین اسلام است. وقتی پیامبر اکرم در کعبه، حضرت علی را بر دوش گرفت تا ایشان بت ها را فرو ریزد، نشان از این موضوع مهم دارد که پیامبر به دست امام علی می خواهد نمادهای شرک را که در وجود اعراب جاهل نهادینه شده بود از بین ببرد؛ در حالی که پیامبر گرامی اسلام می توانست خود شخصا این کار مهم را انجام دهد؛ بنابراین سپردن چنین کار سترگی به امام علی نشان می دهد  پذیرش ولایت امیر مؤمنان از صدر اسلام مطرح بوده است. دعوت مخفیانه بستگان پیامبر اکرم در پذیرش اسلام و نقش حضرت علی در این رویداد، همچنین باید واقعه ای که در سال سوم هجری به وقوع پیوست، را نیز دلیل مهم دیگری بر حقانیت حضرت علی دانست، آنگاه که علی در حالی که 13 ساله بود، پیامبر اکرم از بستگان خود خواست او را یاری و اطاعت کنند. بنابر این توحید، نبوت و امامت از ابتدای صدر اسلام مطرح بوده و اسلام یک لحظه بدون ولایت امام علی نبوده است. موضوع مباهله سند حقانیت علی است و این موضوع نه موضوعی درون دینی که یک موضوع فرا دینی است؛ زیرا افرادی که برای محاجه با پیامبر اکرم آمده بودند، از دینی غیر از اسلام بودند.

سنت مباهله از دیرباز در میان برخی جوامع بشری و به ویژه اقوام سامی متداول بوده است. مباهله سنتی دیرین در این جوامع بوده و در مواردی که از اثبات حقیقت به طریق طبیعی نا امید می‌شدند، به عالم غیب روی کرده و خواهان کشف حقیقت از جانب خداوند می‌شدند. آن گونه که برخی گفته اند این واقعه در سال دهم هجری رخ داده است صحیح نمی باشد؛ زیرا حضرت علی در سال دهم هجری جزیه ای را که  نجرانیان در سال نهم  قول آن را داده بودند گرفتند، و از یمن به همراه عده ای از مسلمانان مدینه، در راه مکه به پیامبر در مراسم حجة الوداع ملحق شدند. بنابراین، رویداد مباهله باید در یک سال قبل یعنی سال نهم هجری قمری رخ داده باشد.

با توجه به موقعیت جغرافیایی یمن در آن روزگار و اینکه نجران محل تبلیغ مسیحیت بوده است، باید وضعیت طوری باشد که برای مسیحیان یمنی انگیزه ایجاد کند که به مدینه بروند و با حضرت رسول محاجّه کنند و قطعا می توان گفت این برای سال های اولیه هجرت نبوده و بلکه برای سال های آخر است که نه تنها مکه فتح شده بلکه مصداق سوره نصر است. و این حالتی که در یکسال، ۸۰ هیات از قبايل و مشاعر مختلف عرب ردیف شده و اسلام قوم و عشایر خود را بر حضرت عرضه و بیعت کنند و برگردند و آن سال را به سنه الوفود نامیدند یکی از وفود در کوران و بحران اقبال مردم بعد از فتح مکه این مساله مسیحیان نجران است پیش از آنکه پیامبر روز بروز پیشرفت کنند و جنگ های متعددی ترتیب دهند و لذا ست که به مدینه رفتند و این جریان مباهله واقع شد. از نشانه های زمان دقیق این واقعه باید یادآوری کرد که: در سال دهم امام علی به یمن فرستاده شده بود برای دریافت اولین قسط شش ماهه مسیحیت نجران و لذا مقرر شده بود سالیانه دوبار جزیه پرداخت کنند. و در واقع در حج سال دهم هجری امام علی از یمن به سمت مکه و برای مراسم حجه الوداع تشریف فرما شدند. در واقع، امام علی جزیه شش ماهه اول بعد از مباهله را دریافت کرده است و برای ماه ذی الحجه به حج آخر پیامبر اکرم در حجة الوداع فرستاده پس مباهله قطعا برای قبل از این جریان بوده است و نمی شود گفت که این واقعه بعد از حجه الوداع در 24 ذی الحجه سال دهم، واقع شده است. و با این استدلال روز مباهله برابر است با چهار شنبه شانزدهم فروردین سال دهم هجری شمسی، مطابق با ششم آوریل سال 631 میلادی. و محل آن در روزگار حیات پیامبر اسلام در بیرون شهر مدینه بوده که اکنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدی به نام «مسجد الإجابة» ساخته شده‌است. فاصله این مسجد تا «مسجد النبی» تقریباً دو کیلومتر است.

جریان مباهله در تاریخ اسلام نه تنها حقانیت دین رسول خاتم را به اثبات مي‌رساند؛ بلکه این واقعه که در قرآن کریم به صراحت به آن اشاره شده، بیانگر جایگاه بی نظیر و با فضیلت اهل بیت پیامبر خاتم است و نیز بیانگر آنکه بر اساس آیه مباهله علی بن ابی طالب به منزله نفس و جان پیامبر معرفی شده است.

آیه مباهله و نشانه های قرآنی

در روز مباهله، خداوند بر ارزش‌ها و فضیلت ‌های اهل بیت و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین مهر تأییدی دیگر زد.

پس از فتح مکه در سال هشتم و اقتدار حکومت پیامبر اکرم، به صلاحدید ایشان نامه ای به مسیحیان یمن که در نزدیکی حکومت پیامبر قرار داشتند ارسال گردید. سال نهم هجری قمری، پیامبر در ادامۀ نامه نگاری‌ های خود به سران قبايل و کشورهای همسایه، نامه‌ای نیز برای مسیحیان نجران فرستاد و  آنان را به اسلام دعوت کرده و از آنها خواسته بود که یا اسلام را بپذیرند یا جزیه بدهند و یا آمادۀ جنگ باشند. بزرگان مسیحی نجران پس از دریافت نامه پیامبر خدا، پس از مشورت و گفتگوی فراوان تصمیم گرفتند برای یافتن راه حل مناسب به دیدار پیامبر بروند.

مهم‌ترین محور گفتگوی آنان درباره عیسی مسیح بود که رسول خدا از حضرت عیسی به عنوان بنده و پیامبر خداوند یاد کرد و این باعث تعجب همراه با انکار آنان گردید. آنها این پرسش را مطرح کردند که چگونه ممکن است که حضرت عیسی بدون پدر به دنیا آمده باشد؟ پیامبر در پاسخ آنان با تلاوت آیه ۵۹ سوره آل عمران، به آفرینش آدم استدلال کرد که می‌فرماید: «إنّ مثل عیسی عند الله کمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون». در این آیه آفرینش حضرت عیسی به آدم تشبیه شده است؛ یعنی همان گونه که آدم از خاک و بدون پدر و مادر آفریده شد، عیسی نیز بدون پدر آفریده شده است. نجرانیان در برابر این استدلال عاجز مانده ولی باز هم سخن پیامبر را نپذیرفتند. پیامبر الهی که از رفتار  آنان ناراحت بودند به دستور خداوند آنان را به مباهله فرا خواندند.

آیه ۶۱ سوره آل عمران به این فرمان اشاره دارد و می‌فرماید:
« فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ ﴿۶۱﴾ »
به آنان که پس از علم و یقینی که بر تو نازل گشت باز با تو جدال می‌کنند بگو: فرزندان و زنان و جان ‌های خویش را حاضر ساخته و به مباهله نشسته و آن گروه را که دروغ می گوید مورد لعنت خداوند قرار دهیم.

بنابراین، پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان، و زنانمان و زنانتان، و جانهای مان و جانهای تان را فرا خوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغ گویان نهیم.

یادآوری روز مباهله در تاریخ

جریان مباهله در منابع اولیه تاریخی چنین نقل ‌شده است: پیامبر گرامی به‌ موازات مکاتبه با سران دول جهان و مراکز مذهبي، نامه‌ای نیز براى اسقف نجران «ابوحارثه» فرستاد و اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت کرد. فرستادگان پیامبر وارد نجران شده و نامه را به اسقف نجران دادند. با مشورت اسقفان و بزرگان قرار شد گروهی از صاحب‌نظران را براى بررسی اوضاع ‌و احوال به مدینه بفرستند. تعدادی از نخبگان انتخاب شدند که در رأس آنان ۳ تن از رهبران مذهبي نیز قرار داشتند. نتیجه جلسه این شد که براى فردای آن روز با پیامبر اسلام قرار مباهله بگذارند و خداوند پیامبرش را در این امر مورد خطاب قرار داده و از او خواست با آنان به مباهله برخیزد.

گزارشگران تاریخی تا این مرحله را کم‌ و بیش در کتب خود آورده‌اند ( /   تاریخ ابن هشام، بی‌تا، جلد ۱،صفه ۵۷۳ /   تاریخ ابن سعد، ۱۴۱۰ق، جلد ۱،صفحه ۲۶۸ /   تاریخ بلاذری، ۱۹۸۸م، صفحه ۷۱ /    تاریخ یعقوبی، بی تا، جلد ۲، صفحه ۸۲ /    تاریخ بیهقی،۱۴۰۵ق، جلد ۵، صفحه ۳۸۸  /  تاریخ ابن کثیر، ۱۴۰۷ق، جلد ۵، صفحه ۵۴ ) و برخی مورخین به چگونگی برخورد و رفتار رسول خدا برای اجرای مباهله و همراهی على بن ابی طالب، حضرت فاطمه و حسن و حسین اشاره ‌کرده و عدم انجام مباهله را از سوی هیئت نجرانی به خاطر همراهی این عزیزان می دانند. به عنوان مثال در یکی از منابع آمده است: «یکی از رهبران گفت: به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست، من جمعی را می‌بینم که اگر از ایزد تعالي بخواهند کوهی از زمین کنده شود، مستجاب خواهد شد. با او مباهله نکنید که با خاصان و عزیزان خود آمده است، چون وثوق و اطمینان به پروردگار خود دارد؛ اگر با او مباهله کنید، بلا نازل می‌شود و یک مسیحی را بر روى زمین باقي نمی‌گذارد؛ با او مصالحه کنید». پیامبر بزرگوار اسلام پیشنهاد آن‌ها را پذیرفت و از انجام مباهله منصرف شد و قرارداد صلحی بین پیامبر اسلام و مسیحیان نجران بسته شد. ( تاریخ ابن سعد، جلد ۵، صفحه ۶۳ /   تاریخ ابن کثیر، جلد ۵ ، صفحه ۵۴ /   تاریخ مقریزی، ۱۴۲۰ق،جلد ۲،صفحه ۹۵)

ماجرای مباهله چگونه بود

نجران سومین شهر یمن بود که در منطقه مرزی حجاز و یمن قرار داشت و تنها منطقه مسیحی نشینی در اطراف حجاز بود که اهل آن از بت‌پرستی دست کشیده و به آیین حضرت مسیح گرویده بودند. در سال نهم هجری  قمری برابر با سال 631 میلادی که پایه‌های حکومت اسلامی در مدینه مستحکم شده بود، پیامبر گرامی اسلام همزمان با مکاتبه با سران دولت ‌های جهان و مراکز مذهبی نامه‌ای نیز به اسقف نجرانی نوشت و اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت کردند، به نقل از کتاب البدایة و النهایة متن نامه پیامبر به این شرح است:

«به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، این نامه‌ای است از محمد- پیامبر و فرستاده خدا به اسقف اعظم نجران- خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می‌کنم و شما را از پرستش و عبادت بندگان به پرستش خدا دعوت می‌کنم. شما را دعوت می‌کنم از ولایت بندگان خدا خارج شوید و تحت ولایت خداوند درآیید و اگر این دعوت را نمی‌پذیرید، باید به حکومت اسلامی جزیه بپردازید، و گرنه با شما اعلام جنگ می‌کنم. والسلام.»  اسقف نجران بعد از آنکه از محتوای نامه مطلع شد و درباره ادعای نبوت پیامبر تحقیق کرد و بر او معلوم شد که ممکن است محمد همان پیامبر موعود باشد دستور داد تا ناقوس‌ها را به صدا درآوردند در پی آن مردم نجران اجتماع کردند. اسقف، نامه پیامبر را برای مردم خواند و از آنان نظر خواست. نتیجه این شد که گروهی از صاحب‌نظران را برای بررسی بیشتر موضوع به مدینه بفرستند، به همین منظور 70 نفر از نخبگان و دانایان انتخاب و راهی مدینه شدند که اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی کلیسا های روم در سرزمین حجاز در رأس آن گروه قرار داشت.

روز مباهله رسول گرامی اسلام در حالی که دست دو نوه خود حسن و حسین، را در دست داشت، به همراه حضرت علی و دخترش فاطمه زهرا به محل مباهله آمدند.

پیامبر اکرم پیش رفت و بر دو زانو نشست. اسقف آنها گفت: به خدا قسم این مرد مثل انبیا نشسته است؛ پس به مباهله تن در ندادند. یکی از بزرگان نصاری گفت: جلو برو و مباهله کن. ابا حارثه گفت: به خدا قسم که مباهله نمی‌کنم؛ زیرا او را بر مباهله پرجرأت می‌بینم و می‌ترسم که راستگو باشد که در این صورت به خدا، هیچ نیرویی براى ما نباشد. چهره‌ هایى می‌بینم که اگر از خدا بخواهند که کوه‌ها را از جای بکند، حتما خواهد کند. با او مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و در همه جهان یک نصرانی زنده نخواهد ماند. سپس اسقف به پیامبر خدا گفت: اى ابا القاسم ما مباهله نمی‌کنیم؛ لکن به مصالحه حاضریم. با ما مصالحه کن. پیامبر اکرم با آنها به دو هزار حلّه هر حلّه اى به قیمت چهل درهم مصالحه کرد و این که سى زره و سى نیزه و سى اسب عاریه دهند که اگر در یمن آشوبی و جنگى پیش آمد، مسلمین بکار برند و رسول خدا ضمانت فرمود که عاریه ها را سالم به آنها برگرداند و این قرارداد را مکتوب کردند. نقل است این واقعه سبب شد پس از مدتی دو تن از بزرگان مسیحیت، مسلمان شوند و ایمان بیاورند. (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، جلد ۲، صفحه ۷۶۲ )

اسناد ماجرای مباهله

1 – مقریزی مورخ بزرگ اهل سنت در کتاب خود در شرح ماجرای مباهله می‌نویسد: «پس، مسیحیان نجران آن هنگام که آنان را دیدند (رسول خدا، علی، فاطمه، حسن، حسین) گفتند اینان چهره‌ هایی اند که اگر از خداوند بخواهند کوه‌ها را از جا برکند، کوه‌ها کنده می‌شوند و مباهله نکردند و بر دوهزار حله مصالحه کردند.»

2 –  به نقل از الکامل فی ‌التاریخ جلد 1 صفحه 646 آمده است: «البته بعد از رحلت پیامبر اکرم خلیفه وقت، ابوبکر ابن ابی قحافه نیز بر طبق همین عهدنامه عمل کرد اما وقتی خلیفه وقت، عمر ابن خطاب به خلافت رسید اهل کتاب را از حجاز و مسیحیان را از نجران اخراج کرد.»

3 – داستان مباهله فقط در منابع شیعی انعکاس نیافته ‌است. بلکه در منابع غیر مسلمانان نیز آمده است، مانند کتاب مباهله لویی ماسینیون و تاریخ تمدن ویل دورانت، و در منابع فراوانی از مسلمانان غیر شیعی هم آمده ‌است.

4 – قاضی نورالله شوشتری می‌گوید: «مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نساءنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی است.»، ( قاضی نورالله شوشتری، احقاق الحق، جلد سوم، طبع جدید، صفحه ۴۶ )، در پاورقی کتاب مزبور در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شده‌اند که تصریح نموده‌اند آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده ‌است و نام آن‌ها و مشخصات کتب آن‌ها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحاً آورده ‌است. از جمله شخصیت‌های سرشناسی که این مطلب از آن‌ها نقل شده افراد زیر هستند:

مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب صحیح معروف که از کتب شش‌ گانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد ۷ صفحه ۱۲۰ (چاپ محمد علی صبیح – مصر)  /  احمد بن حنبل در کتاب مسند جلد اول صفحه ۱۸۵ (چاپ مصر)  /  طبری در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه جلد سوم صفحه ۱۹۲ (چاپ میمنیة – مصر)  /  حاکم در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه ۱۵۰ (چاپ حیدر آباد دکن)  /  حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب دلائل النبوة صفحه ۲۹۷(چاپ حیدر آباد)  /  واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النزول صفحه ۷۴ (چاپ الهندیة مصر)  /  فخر رازی در تفسیر معروفش جلد۸ صفحه ۸۵ (چاپ البهیه مصر)  /  ابن اثیر در کتاب جامع الاصول جلد ۹ صفحه ۴۷۰ (طبع السنّة المحمدیة – مصر)  /  ابن جوزی در تذکرة الخواص صفحه ۱۷ (چاپ نجف)  /  قاضی بیضاوی در تفسیرش جلد ۲ صفحه ۲۲ (چاپ مصطفی محمد مصر)  /  آلوسی در تفسیر روح المعانی جلد سوم صفحه ۱۶۷(چاپ منیریه مصر)  /  طنطاوی مفسر معروف در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه ۱۲۰ (چاپ مصطفی البابی الحلبی – مصر)  /  زمخشری در تفسیر کشاف جلد ۱ صفحه ۱۹۸ (چاپ مصطفی محمد – مصر)  /  حافظ احمد بن حجر عسقلانی در کتاب الاصابة جلد ۲ صفحه ۵۰۳ (چاپ مصطفی محمد – مصر)  /  ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة صفحه ۱۰۸ (چاپ نجف)  /  علامه قرطبی در تفسیر الجامع الاحکام القرآن جلد ۳ صفحه ۱۰۴ (چاپ مصر سال ۱۹۳۶).

5 – پیامبر اکرم می فرمایند:

«سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند، همگی به میمون و خوک مسخ می‌شدند و تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند.»، «مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، جلد ۱، صفحه ۱۶۶-۱۷۱».

استناد بزرگان به واقعه مباهله

1 – هارون عباسی به امام کاظم گفت: شما چگونه می‌گویید ما از نسل پیامبریم، در حالی که پیامبر نسلی ندارد؛ زیرا نسل صرفاً از طریق فرزند پسر است، نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید؟ امام کاظم در بخشی از پاسخ، آیه مباهله را تلاوت کرد. سپس فرمودند: هیچ کس نگفته است که پیامبر هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین، شخص دیگری را به همراه آورده است. پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «خودمان» علی بن ابی طالب است. (طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۱/۱۳۵۲، جلد ۳ ، صفحه ۲۳۰-۲۲۹ )

2 – بر پایه گزارشی که شیخ مفید نقل کرده است، مأمون عباسی از امام رضا درخواست کرد بزرگترین فضیلت امام علی را که قرآن بر آن دلالت دارد ذکر کند. امام رضا در پاسخ او آیه مباهله را قرائت کرد. مأمون گفت: خداوند در این آیه فرزندان و زنان را به لفظ جمع آورده است، در حالی که پیامبر فقط دو پسر و تنها دخترش را همراه خود آورده بود. پس دعوت از نفس (خود) نیز در حقیقت، خود پیامبر است. و در این صورت، فضیلتی برای امام علی نخواهد بود. امام رضا در پاسخ فرمودند: آنچه گفتی درست نیست؛ زیرا دعوت کننده، کسی غیر از خودش را دعوت می‌کند؛ چنان که امر کننده، به غیر خودش دستور می‌دهد؛ و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند؛ چنانکه کسی حقیقتاً نمی‌تواند به خودش دستور دهد. رسول خدا در مباهله، مردی غیر از امام علی را دعوت نکرد. پس ثابت می‌شود که وی نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است. (مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸ )

3 –  داستان مباهله فقط در منابع شیعی انعکاس نیافته ‌است. بلکه در منابع غیر مسلمانان نیز آمده است، مانند کتاب مباهله لویی ماسینیون و تاریخ تمدن ویل دورانت، و در منابع فراوانی از مسلمانان غیر شیعی هم آمده ‌است.

4 – قاضی نورالله شوشتری می‌گوید: «مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نساءنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی است.»، ( قاضی نورالله شوشتری، احقاق الحق، جلد سوم، طبع جدید، صفحه ۴۶ )

5 – جار الله زمخشری از دانشمندان بزرگ معتزله، در کتاب تفسیر کشاف به فضیلت اصحاب کسا (کسانی که در روز مباهله همراه پیامبر بودند) اشاره کرده‌است. (جار الله، زمخشری، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل،1/193، قطع رحلی، دارالمعرفه، بیروت)

6 – آلوسی بغدادی از مفسران بزرگ اهل سنت، از صحیح بخاری و مسلم در این باره نقل می‌کند: عده‌ای از اسقف‌ های نجران به نام سید و عاتب به نزد پیامبر آمدند و بنا بر مباهله داشتند؛ یکی از آن‌ها به دیگری گفت با او ملاعنه و مباهله نکنید وگرنه دیگر نه ما و نه نسل ما باقی نخواهد ماند. آلوسی در روایتی دیگر نقل می کند: اسقف نجران وقتی‌ رسول خدا را دید درحالی ‌که علی، حسن، حسین و فاطمه با او هستند گفت: ای جماعت نصاری من صورت ‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا تقاضا کنند کوهی را از جای خود بردارد، خداوند انجام خواهد داد. با آن‌ها مباهله نکنید و گرنه همگی نابود خواهید شد.( روح المعانی، ج ۲، صص ۱۸۱-۱۸۲.)

مباهله در نزد مفسران

کلمه «ندع» در آیه 61 سوره آل عمران، که از «دعا و دعوت»، به معنی فرا خواندن، حضور طلبیدن، و کمک گرفتن آمده است، و بکارگیری آن برای «ابناء» یعنی فرزندان و «نساء» یعنی خانم ها، اشکال ادبی ندارد، اما استفاده این واژه برای کلمه «انفس» یعنی خود، در صورتی که منظور «خود» رسول خدا، مراد باشد این اشکال را به نظر می آورد که نمی شود انسان خودش را فرا خواند یا حضور خودش را بخواهد (الانسان لا یدعوا نفسه)، لذا مفسران به طور عموم، گفته اند از واژه «انفس»،  فقط حضرت علی موردنظر است; آن وقت این مطلب به ذهن می آید که بنابراین، حضرت علی و پیامبر خدا، یکی می شوند و بحث اتحاد جان پیش می آید، و جواب داده اند که منظور اتحاد جان نیست، بلکه مقصود همانندی و مشابهت جان است.

معنی مباهله در لغت

ا – مباهله از ریشه‌ بهل است که در لغت به معنای رها کردن و به خود وا گذاشتن می‌باشد و نیز دعایی است که همراه با تضرّع و اصرار باشد. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است.

چه زمانی مباهله انجام می‌شود؟ زمانی که دو یا چند نفر بر سر مسأله‌ ای اختلاف نظر داشته باشند و هیچیک نظر دیگری را نپذیرد. طرفین در یکجا جمع می‌شوند و به درگاه خداوند تضرّع می‌کنند و از خداوند می‏خواهند آن کسی را که باطل است رسوا و لعن و مجازات کند. مباهله در بین پیامبران پیشین نیز مطرح بوده و حتی جاری نیز شده است، کما اینکه بعد از پیشنهاد مباهله از سوی پیامبر اکرم به نصارای نجران نخست آنکه عکس‌العمل آنان درباره این پیشنهاد بسیار طبیعی بود و صرفا درخواست مهلت جهت مشورت درباره آن کردند، ثانیا مسیحیان جلسه‌ای در این باره تشکیل دادند و اسقفیان آنان را از شرکت در مباهله منع کرد و گفت: «هیچ قومی با پیامبرش مباهله نکرد، مگر آنکه هلاک شد. این جمله اسقف دلیل بر آن است که اینها با جریان مباهله آشنا بوده‌اند و نه‌تنها مباهله در ادیان قبلی سابقه داشته، بلکه واقع شده است.

2 – راغب اصفهانی در کتاب «المفردات» می‌گوید:

«چون ریشه مباهله به بهل برمی‏گردد، و بهل رها شدن و بی قید شدن است. به همین مناسبت شتر افسار گسیخته را باهل می‌گویند… و همچنین از خود بیخود شدن در هنگام دعا و تضرّع، و بی توجّه بودن به اطراف خود را در وقت راز و نیاز، ابتهال گویند، سپس به آیه مباهله اشاره می‌کند.»  ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ

و می‌گوید: کسی که ابتهال را به لعنت کردن تفسیر کرده بدان جهت است که کسی که برای نفرین کردن فردی به محلی می‌رود و خود را برای این کار آماده می‌کند، نظرش را از اطراف منصرف نموده و هدفش را تنها لعنت و نفرین قرار می‌دهد و از سایر کارها و مطالب دیگر خود را رها و آزاد می‌سازد.

آنچه را که از راغب نقل کردیم، معنای لغوی و به عبارت دیگر معنای مصدر و ریشه «مباهله» که «بهل» است می‌باشد، ولی کلمه مباهله اصطلاحاً دارای معنای دیگری است و آن عبارت است از این که دو نفر یا دو گروه که در نظر مخالف در رابطه با مطلبی دارند، اگر نتوانستند با دلیل و برهان یکدیگر را قانع سازند، هر کدام از آن دو گروه نظر خود را بیان می‌کند و سپس گروه مقابل را لعنت و نفرین نموده و از خداوند برای او عذاب می‌خواهد. به همین جهت صاحب «مجمع البحرین» در این زمینه می‌گوید: این که خداوند در قرآن فرموده است: «نبتهل» یعنی لعن می‌کنیم و برای گروه ستمگر از خداوند عذاب می‌خواهیم.

ولی فرق بین «مباهله» و لعنت کردن این است که لعن عبارت است از دعا کردن به زیان شخصی که از خدا بخواهد که طرف مورد لعن از رحمت الهی دور باشد، ولی «بُهل» یا «بِهل» عبارت است از جد و جهد در لعنت کردن، از این رو کسی را که بر التماس در دعا و نفرین پای می‌فشارد، «مبتهل» می‌نامند. ( معجم الفروق اللغویه ، صفحه ٤٦٦ )

3 – ابن عباس در تفسیر کلمه «ندع» این طور می گوید: «… ندع ابناءنا: نخرج ابناءنا، و ابناءکم: اخرجوا انتم ابناءکم، و نساءنا: نخرج نساءنا، و نساءکم: اخرجوا انتم نساءکم، و انفسنا: نخرج بانفسنا، و انفسکم: اخرجوا انتم بانفسکم…» ، چنان که می بینیم دعوت را به معنی اخراج (بیرون آوردن، در مورد ابناء و نساء) و خروج (بیرون آمدن، در مورد انفس) تفسیر کرده است. به همین لحاظ در ترجمه آیه می شود: «ما سه گروه می آییم، شما هم سه گروه بیایید».

4 – منظور از این که می گویند از (نساءنا یعنی خانم ها) حضرت فاطمه مورد نظر بوده، این نیست که صیغه جمع بر یک فرد اطلاق شده است، بلکه منظور اینکه پیامبر اکرم در عمل و به عنوان مصداق در مورد واژه «نساء»،  حضرت فاطمه را آوردند; مثل این که دو مدرسه بخواهند با هم مسابقه ورزشی برگزار کنند، و برای این که معلوم باشد مسابقه مثلا مخصوص دانش آموزان نیست بگویند برای مسابقه، معلمان، دانش آموزان، و اعضای اداری می آیند، و بعدا در موقع قرار، از اعضای اداری یک نفر بیاید، به هر حال جنبه مصداق غیر از مفهوم لفظ است.

5 – ابونصر جوهری، در کتاب «الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیة»، واژه مباهله را «الملاعنة» معنا کرده است؛ یعنی یکدیگر را نفرین کردن

تفسیر مفسرین در مورد آیه مباهله

از سُدِّى در تفسیر آیه (تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم) نقل شده که پیامبر دست حسن و حسین و فاطمه را گرفت و به على گفت: تو هم با ما بیا او هم با آنها خارج شد ولى نصاری در آن روز نیامدند و گفتند ما مى‏ترسیم که این شخص پیامبر باشد و دعای پیامبر مانند دیگران نیست و لذا آن روز نیامدند و پیامبر فرمود: اگر مى‏آمدند، آتش مى‏گرفتند. پس با پیامبر مصالحه کردند. (تفسیر طبری (جامع البیان) جلد 3 صفحه 300).

واقعه مباهله در ۲۴ ذی‌الحجه سال نهم هجری روی داد و آیه ۶۱ سوره مبارکه آل عمران به آن اشاره دارد. مباهله به معنای درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ می‌دهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند. این واژه در تاریخ اسلام به ماجرایی اشاره دارد که طی آن، پیامبر اکرم پس از مناظره با مسیحیان نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله داد و آنان پذیرفتند. با این حال مسیحیان نجران، در روز موعود از این کار خودداری کردند.

همین مضمون با تفاوت‌ هایی که به اصل قضیه ضرر نمی‌زند، در بسیاری از تفاسیر دیگر نیز آمده است، مانند تفسیر فخر رازی (جلد 8، صفحه 10) و تفسیر قرطبی (جلد 2، صفحه 1346) و تفسیر روح البیان (جلد 2، صفحه 44) و روح المعانی (جلد 3، صفحه 188) و بحر المحیط (جلد 2، صفحه 472) تفسیر بیضاوی (ذیل آیه مورد بحث) و تفاسیر دیگر.

مفهوم مباهله در نزد متکلمین

آیه مباهله، جزء نمایان ترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بوده است. متكلمان امامی بر آن بوده اند که در پرتو دلالت معنایی آیه مباهله، پشتوانه ای قرآنی برای بنیان های مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشان ترین دریافت هایی است که در پژوهش های کلامی شیعه از آن یاد شده است اما در مقابل، متكلمان اهل سنت به جز اثبات نبوت، سایر وجوه معنایی که شیعه بدان استناد می جوید؛ برنتابیده است و در پیمایش کلامی خویش، کوشیده است با رویکردی سلبی با ادله ای چون پیامبر، مقصود معنایی انفسنا، کودک بودن حسنین و ترجیح مفضول بر فاضل، دلالت آیه را در حد یک فضیلت ساده فرو کاهد. اما متكلمان امامی با بهره گیری از ادله عقلی، نقل های روایی، دریافت های تفسیری، قواعد ادبی و گزارش های تاریخی در جایگاه دفاع از دریافت های معنایی که از آیه مباهله دارند؛ آراء متكلمان عامه را به چالش کشیده اند که برآیند آن در اثبات افضلیت تابناک اهل بیت ظهوری روشن دارد.

متکلمین امامیه برای اثبات امامت و خلافت امام علی از جمله دلایلی که بیان کرده اند، یکی هم استدلال به لزوم افضل بودن امام نسبت به سایرین است. مفاد این قاعده در طرفین کلیت دارد، به این معنی که امام باید افضل باشد، و هر کس افضل است باید امام باشد، و قبول مرجوح بر راجح یا مفضول بر فاضل لازم می آید، که بر مبنای عقل و اندیشه و فهم و معرفت عموم، قابل قبول نیست. و این متکلمین مدعی اند که امام علی پس از رسول خدا، بالاتر و والاتر و افضل از همه (و در این مورد بحث، مخصوصا افضل از مدعیان امامت و خلافت) بوده است. و در مقام اثبات افضلیت حضرت علی نسبت به سایرین از جمله دلایل متعددی که عنوان کرده اند، یکی استدلال به آیه مباهله است و می گویند طبق کلمه «انفسنا» در آیه مزبور و جریان عملی آن، حضرت علی مساوی و همدوش پیامبر حساب شده  است، و همان طور که حضرت رسول افضل بر دیگران (و مخصوصا مدعیان امامت در بحث امامت) بود، امام علی هم نسبت به آنان برتری دارد.

آیه مباهله که درباره اثبات حقانیت رسول خدا در برابر جایگاه حضرت عیسی نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطه آن بر افضلیت امیرالمومنین و به تبع، بر امامت و خلافت بلا فصل آن حضرت در علم کلام استدلال می شد. اهل بیت در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق امام علی، چه در بحث اقربیت به رسول خدا، چه درباره پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کرده اند،

آیه مباهله که در سوره آل عمران آمده است، در این مورد است که در تفاسیر شیعه و نیز اهل تسنن درباره آن بحث کرده و توضیح داده اند: آیه مزبور در این زمینه نازل شده که طبق این آیه و روایات توضیحی مربوط به آن، خداوند به پیامبر دستور می دهد به نصارای نجران بگو اکنون که مطالب ما را درباره حضرت عیسی را نمی پذیرید بیایید مباهله کنیم. و صورت اجتماع برای مباهله را چنین دستور می دهد که بگو ما سه گروه می آییم، شما هم سه گروه:

  1. ابناء
  2. نساء
  3. انفس.

که به نقل از اهل تسنن در موقع قرار مباهله از طرف پیامبر پنج نفر آمده بودند: خود پیامبر، حضرت علی، حضرت زهرا سلام الله، و فرزندان آنها حضرت حسن و حضرت حسین. و مسلم است که مصداق «ابناءنا» در آیه مذکور، حضرات حسن و حسین بودند، و حضرت زهرا مصداق نساءنا، و پیامبر اکرم و حضرت علی مصداق انفسنا. منظور فهم «انفسنا» در آیه مباهله است که می گوییم نفس در این جا به معنی جان نیست، بلکه به معنی خود است و جمعش به معنی خودمان; و معنی آیه این است که ای پیامبر به آنها (نصارای نجران) بگو: ما خودمان می آییم و فرزندانمان و زنانمان، شما هم خودتان و فرزندانتان و زنانتان. و بعد پیامبر به عنوان اطاعت امر الهی (که جز این نمی کند) در عمل آن افراد را به عنوان مصداق های کلمات مذکور در آیه با خود آورد; یعنی عملا مصداق انفس، خود پیامبر و حضرت علی می شوند، و بدین لحاظ است که امام علی مساوی و همدوش پیامبر به حساب می آید.

دلیل دیگر بر امامت و خلافت حضرت علی این است که او پس از رسول خدا برترین مردم است، لذا او امام است، زیرا قبول مرجوح بر راجح قبیح است و قابل پذیرش نیست، مخصوصا از طرف خدا، و اما این که امام علی مساوی پیامبر خدا می باشد به خاطر این است که خدای تعالی در آیه مباهله فرموده است: «و انفسنا» ، و شکی نیست که منظور این نیست که جان امام علی همان جان پیامبر خدا است. زیرا اتحاد باطل است. بنابراین، منظور این است که حضرت علی همانند و مساوی پیامبر خدا است.

مفهوم مباهله نزد مخالفان شیعه

1 – شیخ محمد عبده از بنیانگذاران سلفیه در دنیای عرب که منجر شد به تأسیس سازمان های مخوف قتل و غارت مسلمین از قبیل: داعش، طالبان، اخوان المسلمین، جنگ طلبان سوریه نظیر جبهه النصره، گروه های فشار در آفریقا نظیر دزدان نوامیس مردم در مدارس دخترانه، و دیگر خون ریزان بین المللی، در تفسیر المنار، ذیل آیه مباهله، در رد سخنان شیعیان به مستند قرآنی و در رد صراحت مطالب قرآنی مورد استشهاد شیعیان، گفتاری از شیخ محمد عبده بدین صورت ذکر شده است:

روایات متفقند بر این که پیامبر  برای مباهله علی و فاطمه و دو فرزند آنان، حسن و حسین را برگزید، و کلمه نساء را بر فاطمه و کلمه انفسنا را فقط بر علی، حمل می کنند. و مصادر این روایات شیعه اند. و منظور شان از آنها معلوم است. و تا توانسته اند در ترویج آنها کوشیده اند، تا آنجا که بر بسیاری از اهل سنت رواج یافته است. لکن جاعلان آن روایات آنها را خوب تطبیق نکرده اند، زیرا عرب کلمه نساء را نمی گوید و دخترش را اراده کند، مخصوصا وقتی همسران داشته باشد، و این معنی از زبان عربی فهمیده نمی شود، و از این بعید تر آن که از انفسنا (فقط) علی علیه السلام اراده شود. (تفسیر المنار، ذیل آیه، جلد 3; صفحه 322 )

می گوید عرب، نساء نمی گوید و غیر همسرش، – مثلا دخترش – را اراده کند. مثل این که فقط ایشان عرب اند و زبان عربی می فهمند! آیا قرن ها علما و مفسران بزرگ عرب زبان و غیر عرب زبان حتی از خود اهل تسنن، متوجه نشده اند و زبان عربی نمی دانسته اند! آیا در قرآن کریم که در موارد متعدد نساء گفته و همسر را اراده نکرده غلط گفته است؟ برای نمونه به این آیات توجه کنیم:

یذبحون (یا یقتلون) ابناءکم و یستحیون نساءکم،  که مخصوصا با وجود همسران، اطلاق بر دختران یعنی کودکان دختر شده است. ( بقره / 49 ; اعراف / 141; ابراهیم / 6  ، و نظیر این آیات در چند مورد دیگر نیز آمده است، مانند: اعراف/ 127; قصص / 4; مؤمن یا غافر /  35 )

2 – از جمله شخصیت‌های سرشناس از مخالفان شیعه که این مطلب از آن‌ها نقل شده افراد ذیل هستند: /   مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب صحیح معروف که از کتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد ۷ صفحه ۱۲۰ (چاپ محمد علی صبیح – مصر). /    احمد بن حنبل در کتاب مسند جلد اول صفحه ۱۸۵ (چاپ مصر). /   طبری در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه جلد سوم صفحه ۱۹۲ (چاپ میمنیة – مصر). /   حاکم در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه ۱۵۰ (چاپ حیدر آباد دکن). /   حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب دلائل النبوة صفحه ۲۹۷(چاپ حیدر آباد). /   واحدی نیشابوری در کتاب اسباب النزول صفحه ۷۴ (چاپ الهندیة مصر). /   فخر رازی در تفسیر معروفش جلد۸ صفحه ۸۵ (چاپ البهیه مصر). /   ابن اثیر در کتاب جامع الاصول جلد ۹ صفحه ۴۷۰ (طبع السنة المحمدیة – مصر). /   ابن جوزی در تذکرة الخواص صفحه ۱۷ (چاپ نجف). /   قاضی بیضاوی در تفسیرش جلد ۲ صفحه ۲۲ (چاپ مصطفی محمد مصر). /   آلوسی در تفسیر روح المعانی جلد سوم صفحه ۱۶۷(چاپ منیریه مصر). /   طنطاوی مفسر معروف در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه ۱۲۰ (چاپ مصطفی البابی الحلبی – مصر). /   زمخشری در تفسیر کشاف جلد ۱ صفحه ۱۹۸ (چاپ مصطفی محمد – مصر). /   حافظ احمد بن حجر عسقلانی در کتاب الاصابة جلد ۲ صفحه ۵۰۳ (چاپ مصطفی محمد – مصر). /   ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة صفحه ۱۰۸ (چاپ نجف). /   علامه قرطبی در تفسیر الجامع الاحکام القرآن جلد ۳ صفحه ۱۰۴ (چاپ مصر سال ۱۹۳۶). /

مباهله در آینه هنر و ادبیات و شعر

1 – محبت اهل بیت عصمت و طهارت امروز یکی از نقاط اصلی اشتراک در جهان اسلام است. این محبت در جهان اسلام قابل مشاهده است. محبت به این خاندان، اولا و بالذات مخصوص ما پیروان مکتب اهل بیت است، و در ثانی ستایشگران اهل بیت در دوره‌ های مختلف، از پیروان ائمه چهارگانه فقهی اهل سنت هستند. به عنوان نمونه، می توان از امام شافعی، نام برد که، بزرگترین قصیده در مدح حضرت علی را دارد. ابوحنیفه به علت حمایت از سادات حسنی، سال ها زندانی بنی عباس بود. این موضوعات، از مستندات تاریخی ماست، که چنین جایگاهی برای امامان شیعه وجود دارد، رویدادهای متعلق به مقدسات، قابلیت توجه ویژه‌ای دارد و فراتر از مرزهای جغرافیایی حرکت می کند. آثار ادبی فراوانی شامل شعر و داستان با موضوع مباهله در تاریخ هنر وجود دارد، و علاوه ‌بر آن، مقدمات کار نمایشی وزین درباره مباهله را نیز امسال خواهیم داشت.

2 – صورت منظوم و شاعرانه واقعه مباهله در شعر فارسی را که همواره مهم‌ترین رسانه فرهنگی فارسی زبانان مسلمان محسوب می‌شده ‌است، در یکی از حماسه ‌های دینی ناشناخته اوائل قرن دهم، که مجمع‌ البحرین نام دارد و شاعر آن اسیری در یازده هزار و چهار صد بیت زندگی و جنگ ‌های پیامبر اکرم و حضرت علی را هنرمندانه روایت کرده‌است، داستان مباهله را به زبانی فاخر و لحنی حماسی در صد و سی و دو بیت به نظم کشیده ‌است. مجمع‌البحرین تقریباً ناشناخته مانده‌ است و به شماره 2655 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به‌صورت خطی نگهداری می‌شود. شاعر با استفاده از توصیفات و ابزارهای متنوع هنری، برشی کوتاه از سیره عملی پیامبر اکرم در مواجهه با منکران اش را به‌گونه‌ای بازنمایی کرده‌است که نه سرراستی و خشکی یک روایت صرف تاریخی و بی پیرایه را دارد و نه با اغراق در شاعرانگی، وجه تاریخی آن را یکسره مخدوش کرده است. در سبک ‌شناسی اشعار او، منظومه‌ اسیری با برگزیدن وزنی حماسی (متقارب) و کاربرد بجای عناصر خیال در توصیف‌ گری، در مجموع در تعادل بین روایت و شاعرانگی موفق تر از شعرای همانند خود عمل کرده‌است.

مباهله در کتاب ها

1 – کتاب سلیم ابن قیس:

پس از قرآن کریم، نخستین کتابی که ماجرای مباهله را در خود ثبت کرده «کتاب سلیم بن قیس الهلالی» است. این کتاب که در سال‌های اولیه بعد از رحلت پیامبر اکرم تالیف شده، در موارد مختلف کتاب خود، مساله مباهله را آورده است. این یادگار هزار و چهارصد ساله هم اکنون موجود است و به فارسی، اردو و انگلیسی ترجمه و بارها چاپ شده است.

2 – از مباهله تا عاشورا:

محمد امینی گلستانی کتاب «از مباهله تا عاشورا» را نوشته است. وی در مقدمه این اثر می‌گوید: «در یکی از شبهای طولانی زمستان، تاریخ زندگانی رسول خدا را از کتاب پربرکت بحارالانوار علامه مجلسی مطالعه می‌کردم. به واقعه تاریخی بحث و گفتگو های پنج روزه دانشمندان نصارای نجران و آمدن آنان به مدینه منوره و ملاقات شان با رسول خدا و قرارداد و پیشنهاد «مباهله» و کیفیت حضور و در نهایت انصراف آنها در روز موعود رسیدم. ناگهان واقعه جان گداز کربلا و میدان خونین و تنها ایستادن حضرت سیدالشهداء در نظرم مجسم شد. به فکر فرو رفتم که چقدر فاصله میان انسان‌ها یا انسان نماهای این دو واقعه، در عین حال عظمت و بزرگواری قهرمانانه آنها (پنج تن آل عبا) وجود دارد.»

3 – مباهله (داستان رویارویی فرهنگی پیامبر اکرم(ص) با مسیحیت)

دکتر نادر فضلی، اثری نوشته است و ماجرای مباهله را در آن به تصویر کشیده است. وی در این اثر، ماجرای مباهله را در قالب داستان بیان می‌کند. وی با استفاده از روایاتی که در ماجرای مباهله نقل شده است، زوایای مختلف این واقعه را به تصویر می‌کشد.

مدح امام علی بر بنای مباهله

1 – شعری از مجد الدین کسایی مروزی:

/  مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر /  بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار /  آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟ /  جز شیر خداوند جهان، حیدر کرّار /  این دین هدی را به مثل دایره ‌ای دان /  پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار /  علم همه عالم به علی داد پیمبر /  چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار /

2 – مستشار نظامی:

 /  با پنج نور ناب بهشتی، با حرف حق مجادله سخت است /  تسلیم اقتدار تو هستند، بر عالم این معادله سخت است /   با پنج نور ناب بهشتی، از راه آمدی و دلم ریخت /  در شهر دیرهای قدیمی، حتی خیال زلزله سخت است /  همراه تو ولی خداوند، هم ‌پای تو دو سر بهشتی /  با توست روح سوره کوثر، با آیه ها مقابله سخت است /   این پنج تن عصاره عشق‌اند، این پنج تن سلاله نورند /  نجرانیان مقابله کردن، با این جبال و سلسله سخت است /   این وعده را مسیح به ما داد، اینک زمان تابش عشق است! /  دیدار نور ناب به جز در، دل ‌های پاک و یک دله سخت است /   با اهل بیت پاک نبوت، غیر از سلام و نور میگویید /  با مستجاب دعوه‌ ترین‌ها، جان بردن از مباهله سخت است /

3 – محمد حسین ملکیان، شعر دیگری با موضوع مباهله:

/  میان باطل و حق باز هم مجادله شد /   گذاشت پا به میان عشق و ختم قائله شد /  محمد آمد و اهل کساء را آورد /  ورق ورق کتب کفر، برگ باطله شد /  محمد آمد و با پنج پاسخ محکم /  جوابگوی هزاران هزار مسئله شد /  چه دید اسقف نجران درون انجیل اش؟ /  که بین راه پشیمان از این معامله شد /  خدا به خلق جهان حرف آخرش را زد /  و حرف آخر او، آیه مباهله شد /

4 – محمدرضا طهماسبی شعری سروده است که بخشی از آن چنین است:

/  من علی گشتم و علی شد من یک وجودیم اگر چه در دو بدن /  از چه ناراحتی تو؟ حرف بزن از علی دلخوری تو یا از من؟ /  من اگر موسی ام علی هارون من اگر مسجدم علی است ستون /  از علی نزد تو به یمن و شگون بارها گفته ام به سر و علن /  دست یزدان در آستین من است من امینم خود او آمین من است /  جان شیرین و جانشین من است بانگ برزن به کوچه و برزن /  که علی پادشاه راه ملک دل است شاهد نص ثم نبتهل است /  او به حق حق به او چو متصل است نشد او را مسلط اهریمن /  رهروان را امیر قافله او سائلان را جواب مساله او /  سال ها پیش از مباهله او جانشینم شده نه تدریجا /

5 – عاطفه ‌سادات موسوی شعر زیر را سروده است:

/   در خشکی دهان بیابان مباهله /   سوگند خورده است به باران مباهله /   پیش از غدیر چشمه‌ جوشان عشق را /   انداخت مثل رود به جریان مباهله /   آرام و با وقار سخن گفته از علی /   در آیه ‌های محکم قرآن مباهله /   گلدسته‌ اذان علی‌دوستانِ شهر /   سجاده‌ اقامه برهان مباهله /   جاری است در تمامی قرآن بدون شک /   حقی است غیر قابل کتمان مباهله /   در سوره‌ سعادت انسان شروع راه /   در سوره‌ مجادله پایان مباهله /   در لحظه‌ های سخت و نفسگیر جنگ نرم /   می‌ایستد میانه‌ میدان مباهله /   می‌ایستد میانه‌ میدان اعتقاد /   با تیغ آبدیده و عریان مباهله /   با تیغ آبدیده و عریان منطق اش /   گردن بریده است فراوان مباهله /   گردن بریده است فراوان به دست خویش /   از دسته‌های لشکر شیطان مباهله /   از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک /   در جنگ با اهالی نجران مباهله /   در جنگ با اهالی نجران زبان گشود /   با آیه‌ های سوره‌ انسان مباهله/   با آیه ‌های سوره‌ انسان رسیده است /   مثل تمام دشت به ایمان مباهله /   هر قدر گفته است غدیر از ابا الحسن /   فریاد کرده است دوچندان مباهله /   گفتیم ابا الحسن دلمان را روانه کرد /   بعد از نجف به سمت خراسان مباهله /   پرسید از بزرگ ‌ترین مدح جد او /   شد منبر سلونی سلطان مباهله /   قربان آن امام رضایی که گفته است /  بوده‌ است اوج فضل به قرآن مباهله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا