احتجاج حضرت زهرا به غدیر
حضرت زهرا نزدیکترین نسبت را با رسول خدا داشت. او یگانه دختر رسول خدا بود که نسل پاک نبوى از طریق او ادامه مىیافت و امامان از فرزندان ایشان بودند. احترام فوق العاده پیامبر خدا نسبت به این دختر، حاکی از شخصیت ممتاز او بود و سفارشهاى مکرّر رسول خدا به مؤمنان درباره حفظ حرمت او، منزلت بس عالی او را براى همگان روشن ساخته بود. حضرت زهرا بیش از همه، متوجه این موقعیت عالى بود و سنگینى بار مسؤولیت را نسبت به این جایگاه، بر دوش خود احساس مىکرد و به همین علت بیشترین تلاش خود را جهت استفاده کامل و مفید از این موقعیت، براى یارى دین خدا و امام حق به عمل آورد.
قرآن منزلتی رفیع و عظمتی خاصِ براى حضرت فاطمه تعریف کرده است. در آیه مباهله با تعبیر «نسائنا» از ایشان یاد شده و در آیه تطهیر، خداوند بر پاک و مطهر بودن شان شهادت داده است. در سوره «الانسان» با یادآوری داستان اطعام یتیم و مسکین و اسیر و اخلاص وصف ناشدنی ایشان، از برترین پاداشهاى الهى در حقّ آنان یاد شده است. و در کوچکترین سوره قرآن یکى از بزرگترین عطایاى الهى به حضرت رسول، وجود نازنین زهراى اطهر، که حقیقت کوثر است، معرفى شده و در آیه مودّت، محبت ایشان اجر رسالت نبوى به شمار آمده است.
همه اینها و آیات دیگر، بیانگر مقام رفیع معنوی و کمال عبودیت و عصمت ایشان بوده و جایگاه خاصّ هدایتی ایشان را در جامعه اسلامى تبیین مىنماید.
فاطمه زهرا در دوران غربت اسلام به دنیا آمد و از همان اوان کودکی، در کانون اصلی مبارزه، با طعم سختىها و مشکلات آشنا شد. هیچ کس مانند او شاهد زحمات طاقت فرسا و شبانه روزى رسول خدا نبود. گرد و غبار خستگی، با دستان کوچک او از رخسار مبارک رسول خدا پاک مىشد و در خلوتهاى پیامبر، او بود که درد دلهاى پدر را به گوش جان مىشنید و با نثار محبتهاى خود او را غرق در سرور مىکرد و همانند مادرى دلسوز، سر حضرت را بر دامن مىگرفت و آرام بخش دلش مىگشت؛ تا آنجا که از پدر لقب «امّابیها» را دریافت نمود. حضرت زهرا نمىتوانست بعد از ارتحال رسول خدا شاهد پژمرده شدن نهال نورس اسلام باشد، که با آن همه زحمات رسول خدا از زمین سر برآورده و با خون دلهاى فراوان سیراب شده بود. آیا شخصیتی مانند زهرا مىتوانست در مقابل این مسأله، خاموش بنشیند و نگران نباشد؟
حضرت زهرا همسری امیر مؤمنان را بر عهده داشت که دومین شخصیت ممتاز جهان اسلام؛ بلکه جهان بشریت بود. پیوند این دو نور الهى از نوع پیوندهای عادى زمینى نبود؛ بلکه بنا به تصریح رسول خدا این ازدواج یک «پیوند آسمانی» بود و اگر على نبود، براى زهراى اطهر همسری شایسته پیدا نمىشد. شناخت حضرت از شخصیت امیر مؤمنان عمیق ترین شناخت ها بود. آنچه را که دیگران فقط شعاعی از على دیده بودند، ایشان با تمام وجود خود لمس کرده بود و از اخلاص و صفاى علوى و از سوز دل و خیر خواهى وى آگاه بود. او از جان گذشتگىهاى فراوان على و شهادت طلبىهاى او را هماره تجربه کرده بود. فاطمه پیکر پر جراحت على را بارها و بارها مداوا نموده بود و شاهد بود چگونه زخم های گذشته التیام نیافته، زخمهاى جدیدی بر همان جا مىنشیند؛ اما على خم به ابرو نمىآورد و همیشه در پیشاپیش صف مجاهدان در راه خدا قرار داشت.
حضرت زهرا در بیت نبوّت بزرگ شده بود و در دوران ده ساله حکومت اسلامى در کانون اصلى حوادث مهمّ سیاسى و اجتماعی قرار داشت و با تیزبینى و هوشیاری فوق العاده خود، تمامی جریانات آشکار و پنهان را مىشناخت و از ویژگىهاى افراد مؤثر نیز آگاهی کامل داشت. او از یک سو، رسول خدا را دیده بود که براى تداوم صحیح حکومت اسلامى و بالندگی و رشد آن، تدابیر مختلفی مىاندیشید و زمینه سازىهاى لازم را براى امامت امیر مؤمنان فراهم مىآورد و از سوى دیگر، شاهد نگرانىهاى رسول خدا و یاران نزدیک وى از وجود جریانات مخفى و مرموز در بطن جامعه بود که در صدد بودند با دستیابی به قدرت، مسیر حکومت اسلامى را تغییر دهند.
حضرت زهرا بانویی ممتاز
همان گونه که با آغاز رسالت پیامبر اسلام شخصیت ممتازی چون خدیجه در کنار ایشان قرار گرفت و در دوران غربت اسلام، با تمام توان و استعداد به یارى حضرتش پرداخت، با آغاز امامت امیر مؤمنان نیز، شخصیت بىنظیرى همانند فاطمه زهرا به حمایت از ایشان شتافت و همه سرمایه های خود را در دفاع از مولاى متّقیان نثار کرد. او با سعی و تلاش شبانه روزى خود غبار غربت را از رخسار امیر مؤمنان زدود و تحمل بار سنگین مظلومیت را براى ایشان آسان نمود. به راستی آن حضرت با کلام و عمل خود نشان داد که «ولایت»، قلب تپنده مکتب و روح دین است و بر کسانی که دغدغه حفظ مکتب دارند، جان فشانى در راه ولایت و گذشتن از همه تعلّقات براى پاسداری از امامت، مهمترین وظیفه است. به همین دلیل است که تک تک کلمات ایشان سندى زنده و گویا و در کمال اعتبار براى همه دل سوزان دین و امت است. سندى همچون امانتى گرانبها در دستان شیعیانش قرارگرفته، تا با اقتدا به آن بزرگوار، راه پر فراز و نشیب دفاع از دین و ولایت را با قدمهاى استوار و پر صلابت بپیمایند.
وفا داری به غدیر
فرمان رسول خدا به همه مسلمانان حاضر در غدیرخم، مبنی بر بیعت با امیر مؤمنان نیز حادثه مهمّى بود که در همان روز اتفاق افتاد. حضرت به همه مسلمانان دستور دادند تا با امیر مؤمنان دست بیعت دهند و اعلام وفادارى کنند. به همین منظور، خیمهاى فراهم شد و على در آن خیمه نشست و مسلمانان یکایک با ایشان بیعت کردند و حتّى روش خاصّی براى بیعت زنان با حضرت تدارک دیده شد؛ تا آنان نیز با خلیفه رسول خدا بیعت نمایند.
اهل بیت عصمت و طهارت در طول تاریخ بیشترین تلاش را براى حفظ و صیانت از حدیث غدیر به عمل آوردهاند و در مباحثات علمی خود، پیوسته به آن احتجاج نمودهاند. عالمان دین نیز به تبعیت از معصومان الهی به این مهم وفادار بوده اند و تکلیف خود را نسبت به این امر الهی به انجام رسانده اند. خداوند را سپاسگزاریم که بر اثر تلاش عالمان بزرگ اسلامى، امروز نیز حدیث غدیر بر تارک احادیث به یادگار مانده از رسول خدا مىدرخشد و جایگاه ویژه خود را حفظ نموده است.
نقل خطبه غدیر از حضرت زهرا
امید است کلماتى که از حضرت فاطمه زهرا پیرامون غدیر تقدیم مىگردد، در روشنتر شدن راه حقیقت جویان، مفید و کار گشا باشد.
ابوالخیر محمد جزرى شافعى (متوفّاى 833 ق.) در کتاب أسنى المطالب فى مناقب سیّدنا علىّ بن ابىطالب با سند بسیار زیبایى، حدیث غدیر را از حضرت فاطمه چنین نقل میکند:
فاطمه، دختر امام علىّ بن موسى الرّضا از عمّههایش فاطمه، زینب و امّکلثوم، دختران امام موسى بن جعفر نقل میکند که آنان فرمودند: فاطمه دختر امام صادق از عمّهاش فاطمه، دختر امام محمدباقر و او از عمّهاش فاطمه دختر امام زین العابدین نقل میکند که فاطمه و سکینه دختران امام حسین از عمّه شان امّکلثوم دختر امیر مؤمنان نقل میکند که مادرش فاطمه زهرا دختر مکرّم رسول خدا خطاب به مردم فرمود:
«أنسیتم قول رسول اللّه یوم غدیرخم: من کنت مولاه فعلیّ مولاه و قوله: أنت منى بمنزلة هارون من موسى؛ آیا کلام رسول خدا را فراموش کردید که در روز غدیر خم فرمود: «هرکس را که من مولاى او باشم، پس على نیز مولاى اوست.»؟ و کلام دیگر رسول خدا که فرمود: «یا على! جایگاه تو نسبت به من همانند موقعیت هارون نسبت به موسى مىباشد.»؟!
محمود بن لبید (و یا اسید) است. او مىگوید:
پس از وفات رسول اللّه فاطمه زهرا را در کنار قبر حمزه در احد مشاهده کردم، در حالى که به شدّت منقلب بود و اشک مىریخت. صبر کردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: اى بانوی من! سؤالی برایم پیش آمده است که مىخواهم با شما در میان بگذارم.
فرمود: بپرس!
عرض کردم: آیا رسول خدا قبل از وفات خود، تصریحی بر امامت على داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصّى بر این مطلب وجود دارد؟ فرمود:
«واعجباه! أنسیتم یوم غدیرخم؛ شگفتا و عجبا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردهاید؟»
عرضه داشتم: روز غدیر را مىدانم (و آن غیر قابل انکار است)، از آن اسرارى که رسول خدا با شما در میان گذاشته، مرا آگاه کنید، فرمود:
فرمود: على بهترین کسى است که او را جانشین خود در میان شما قرار مىدهم. على امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانی پاک و نیکند. اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.»
(دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری، کتابخانه حیدریه، نجف اشرف، 1383 ق.)